�ی��� ����ی�� ���ی� ��� مناسبتهای اسلامی - عطش عشق
سفارش تبلیغ
صبا ویژن



مناسبتهای اسلامی - عطش عشق






درباره نویسنده
مناسبتهای اسلامی - عطش عشق
سید حامد حکیمی پور
بسم رب المهدی.به نام آنکه سینه مان آکنده از عشق اوست و دیدگانمان در فراق او خون می گرید. در این وبلاگ سعی شده ضمن بیان عقاید شیعیان اثنی عشری و بدور از محیط خشک و بی روح کلامی،مجموعه ای از محبوبترینهای مذهبی خوانندگان عزیز جمع آوری شود.باشد که تحفه ای گردد به درگاه آنکه چشمانمان به راهش دوخته.
آیدی نویسنده
تماس با نویسنده

موضوعات مطالب
مناسبتهای اسلامی[36] . موعود[23] . غدیر ، ولایت ، امامت[19] . موبایل اسلامی[11] . قالب های مذهبی[9] . ملکوتیان[9] . حماسه حسینی[7] . عبرتهای زمان[7] . گالری اسلامی[5] . لوگوهای حمایتی .
آرشیو وبلاگ
لاگهای سال 1385
لاگهای سال 1386
لاگهای سال 1387
لاگهای سال 1388
لاگهای سال 1389


لینکهای روزانه
نرم افزار اسلامی موبایل [11]
صغیر اصفهانی [245]
پـــارس تــــولـــز [117]
تالار گفتمان برسا [106]
موسسه حضرت ولی عصر (عج) [166]
[آرشیو(5)]


لینک دوستان
غـایــب
کلوب من
لیله القدر
اسوه زمان
سجاده من
حیات طیبه
قرار شبانه
رخ اندیشه
بیقرار ظهور
مهسا آنلاین
دفتر خاطرات
دلتنگی عزیز
عروج روحانی
حضرت عشق
خدای مهربون
پرچمدار هدایت
تنهاترین سردار
غریب ترین مداح
عبد الرضا هلالی
حمید رضا علیمی
یا اباصالح ادرکنی
نسیمی از بهشت
چیز هایی که نگفتم
حزب اللهی مدرنیته
یا لثارات الحسین (ع)
طلاب حوزه علمیه قم
اللهم عجل لولیک الفرج
سیدجواد ذاکر حمید علیمی
وجود با وجود
پیاده تا عرش
بچه دانشجو !
یوسف زهراء
یا علی مدد
مستبصر
سوز عشق
همکلاس
عمومی
در سایه سار معرفت
وبلاگ اس ام اس
خلوت تنهایی
اس ام اس عاشقانه
مسیح اندیمشک
هـــــــو یا عـــلــــی
زندگی
موتور سنگین
شیرین الحکایات
رنـــگــارنــگ
..:: نـو ر و ز::..
دکتر رحیم پور ازغدی
با خاطرات تبیانیون
شهید جاودانی (کمیل)
انتظار
وبلاگ جامع دفاع مقدس
مشهد وبلاگ
اندیشه اسلامی
مذهب عشق
عطش عشق
وبلاگ قالب
قالب سازمذهبی

عضویت در خبرنامه
 
لوگوی وبلاگ
مناسبتهای اسلامی - عطش عشق


لوگوی دوستان
















آمار بازدید

کل بازدیدها : 288001

بازدیدهای امروز : 65

بازدیدهای دیروز : 16

 RSS 

   

زبان رساى اسلام بود و مبین شریعت مصطفى(صلّی الله علیه و آله) با سخنانى حکیمانه،
منطقى استوار، علمى سرشار، برگزیده روزگار به شمار می‌آمد و...بنده شایسته پروردگار.
در سال‌هاى سیاهى که ابرهاى سلطه امویان، آسمان جهان اسلام را تاریک کرده بود و در
سال‌هایى تیره‌تر، که حکومت عباسیان، مسلمانان را به تیرگى نشانده بود.
او خورشید مدینه‌ی دین و دانش بود.
در میان این دو فصل سیاه و سرد و ابرآلود، چند صباحى که خورشید وجودش از
افق مکتب و مذهب تابید، اسلام و قرآن را جان بخشید.
او آبیارى نهال حق کرد تا این بذر ایمان پا گرفت و در افق اندیشه‌ها تابان شد.
دین، به نام او زنده گشت. درخت علم، در بوستان کلامش رویید و به برگ و بار نشست.
گلشن فضل، از چشمه دانش او سیراب شد. کتاب فقه، با (الفباى صادقى) نگاشته گشت.
وقتى چشمه فضل و فقه و علم و کمال او مى‌جوشید، حسودان و عنودان، زبان به طعن
مى‌گشودند و تیغ دشمنى بر مى‌کشیدند و پاى خصومت پیش مى‌گذاشتند.
ولى... کدام دانشور را مى‌توان شناخت و نام برد که از گنج دانش حضرت صادق(ع)بهره نبرده باشد؟
و کدام معلم را مى‌توان یافت که به اندازه او، تربیت یافته در مکتب عترت داشته باشد؟
حوزه‌هاى علمیه، نقش شاگردى او را به سردرهاى خویش نوشته‌اند.
فقیهان دین مدار، خوشه چین حدیث و حکمت صادقى‌اند.

ویژه نامه شهادت امام جعفر صادق (ع)

  صوتی : 
  یابن الزهرا                                    دانلود
  پیرمردی خسته
                            
دانلود
  آتش می زد زبانه                          
دانلود

  در غم صادق آل احمد                     
دانلود

         وارث غم و غربت حیدر                     
دانلود       

   اسکرین سیور : 
 اسکرین سیور 1                            دانلود
 اسکرین سیور 2
                           
دانلود

 اسکرین سیور 3
                           
دانلود

 اسکرین سیور 4                            
دانلود




نویسنده » سید حامد حکیمی پور » ساعت 8:0 صبح روز جمعه 87 آبان 3

2v1ntbr.jpg

شانه به شانه صف می کشند. دستهای نیاز که به سمت آسمان بلند می شود. زمزمه اللهم اهل الکبریاء والعظمه و اهل الجود و الجبروت و... اوج می گیرد. احساس می کنی پاهایت از زمین خاکی جدا شده و در فضای دیگری سیر می کنی. فضای خلوص، تسلیم و تقوا. این حس، پاداش یکماه روزه داری خالصانه متقین است که نصیب مومنین حقیقی می شود.
شیرینی که به دهان می بری و کامت در روز عید شیرین می گردد نشانه این است که در مابقی ایام سال نیز باید به شیرینیها، خوبیها و خلوص رمضان وفادار بمانی. اجازه نده که تلخی گناهان ریز و درشت دامن زندگی و ثانیه هایت را بگیرد. خوب بودن فقط مختص یکماه نیست. خوب بودن را در سراسر زندگی به همراه داشته باش.
اللهم انی اسئلـک خیر ماسئلـک به عباد ک الصالحون و اعوذبـک مما استعاذ منه عباد ک المخلصون
 التماس دعا

اس ام اس عیدفطر پیامک عیدفطر تبریک عیدفطر اینجاکلیک کنید.


نویسنده » سید حامد حکیمی پور » ساعت 10:18 عصر روز سه شنبه 87 مهر 9

َ
ماه رمضان، قرآن
ماه رمضان در هر سال، قطعه‌ای از بهشت است که خدا در جهنم سوزان دنیای مادی
ما، آن را وارد می‌کند و به ما فرصت می‌دهد که خودمان را بر سر این سفره
الهی در این ماه، وارد بهشت کنیم. بعضی همان سی روز را وارد بهشت
می‌شوند. بعضی به برکت آن سی روز، همه سال را و بعضی همه عمر را. بعضی هم
از کنار آن، غافل عبور می‌کنند که مایه تأسف و خسران است.
حالا
برای خودشان که هیچ، هر کس که ببیند این موجود انسانی، با این همه استعداد
و توانایی عروج و تکامل، از چنین سفره با عظمتی استفاده نکند، حق دارد که
متأسف شود. این ماه رمضان است. ماه ضیافت الله است. ماه لیلة القدر است.

درهای آسمان، درهای بهشت

ماه رمضان
در روایت داریم که درهای آسمان در ماه رمضان گشوده است؛ یعنی رابطه قلبی انسان با خدا در این ماه آسان‌تر از همیشه است. در
روایت داریم که درهای بهشت در ماه رمضان گشوده است؛ یعنی به برکت روزه و
توجه و خشوعی که لازمه روزه است، فرصت و توفیق کار نیک برای انسان وجود
دارد.
البته فرصت به معنای تحقق آنچه انسان از آن فرصت جستجو
می‌کند، نیست؛ اراده و دنبال‌گیری و خواست و حرکت ما را لازم دارد. در هر
حال این فرصت وجود دارد و ما می‌توانیم از آن بهره ببریم و استفاده کنیم.

محروم واقعی
ماه رمضان،‌دعا،

این، چیز  کمی نیست که رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) این ماه [رمضان] را ماه ضیافت الهی به حساب بیاورند. مگر ممکن است که انسان وارد سفره کریم بشود و از آن جا، محروم خارج بشود؟ مگر
وارد نشوی. آن کسانی که وارد سفره غفران و رضوان و ضیافت الهی در این ماه
نشوند، البته بی بهره خواهند ماند و واقعاً این محرومیت به معنای حقیقی
است. «ان الشقی من حرم غفران الله فی هذا الشهر العظیم». (عیون اخبار
الرضا، ج1، ص230) محروم واقعی، آن کسی است که نتواند در ماه رمضان، غفران
الهی را به دست بیاورد.

منبع:
گوشه ای از بیانات مقام معظم رهبری پیرامون رمضان



نویسنده » سید حامد حکیمی پور » ساعت 11:19 عصر روز یکشنبه 87 شهریور 24

روایات گوناگونی در مورد نامگذاری آن حضرت به این نام مبارک نقل شده است که ما پیش از ترسیم این روایات خاطر نشان می‌سازیم که؛ نام مقدّس فاطمه از واژه «فطم» که به معنای بریدن و جدا کردن است، برگرفته شده است. بر این اساس هنگامی که گفته می‌شود:
«فطمتِ الامُ طفلها» و یا «فطمت الحبل» به این معناست که مادر، کودک خویش را از شیر برگرفت و یا ریسمان بریده شد.
علاّمه مجلسی در این مورد می‌گوید:چه بسیار که اسم فاعل به مفهوم اسم مفعول می‌آید. برای نمونه: «سرٌّ کاتم» و «مکانٌ عامر» که به مفهوم مکتوم و معمور، یعنی پوشیده داشته شده و آباد شده، آمده است. همان‌گونه که در قرآن شریف نیز: فی عیشة راضیة» به معنای «فی عیشة مرضیة» آمده است.

و اینک برخی از روایات پیرامون این نام مقدّس :

پیروان او از آتش در امان داشته شده‌اند
ششمین امام نور از پدران گرانمایه‌اش و آنان از پیامبر گرامی آورده‌اند که فرمود:
ان جبرئیل قال له: ... سُمّیت فاطمة، فی الارض، [لانها] فطمت شیعتها من النار.
فرشته وحی برای او پیام آورد که: این دخت گرانمایه در زمین، «فاطمه» نامگذاری شد، چرا که پیروان راستین او از آتش دوزخ در امان داشته شده‌‌اند.

خدا، او و پیروانش را از آتش در امان داشته است
هشتمین امام نور از پدران گرانقدرش و آنان از پیامبر آورده‌‌اند که فرمود:
یا فاطمة أتدرین لمَ سُمّیتِ فاطمة؟ فاطمه جان! می‌دانی چرا به این نام، نامگذاری شده‌ای؟
قال علی علیه‌السلام: لمَ سُمّیتِ؟ امیرمومنان پرسید: چرا؟
قال: لانها فطمت هی و شیعتها من النار. فرمود: بدان دلیل که او و پیروان راستین‌اش از آتش دوزخ در امان داشته شده‌اند.
و نیز فرمود:سمّیت فاطمة لان الله فطمها و ذریّتها من النار، من لقی الله منهم بالتوحید و الایمان بما جئت به؛ او فاطمه نامیده شده چرا که خدای جهان‌آفرین او و هر کدام از نسل پاکش که خدای را با توحیدگرایی و ایمان به آنچه من آورده‌ام، دیدار کند، همه را، از آتش در امان داشته است.
و نیز از پیامبر آورده‌اند که فرمود:
انّما سمّیت ابنتی فاطمة، لان الله فطمها و ذرّیتها و محبّیها عن النار ؛ دخترم فاطمه تنها بدین جهت به این نام مقدّس نامیده شد که خدا او و نسل پاک و دوستداران واقعی‌اش را از آتش دوزخ در امان داشت.
و نیز از پنجمین امام نور آورده‌اند که فرمود:
در روز رستاخیز فاطمه علیهاالسلام بر نزدیک در دوزخ می‌ایستد و نیایش‌گرانه رو به آسمان می‌گوید:
الهی و سیدی، سمّیتنی فاطمة، ...
خدای من! سالار من! شما نام مرا فاطمه برگزیدی و به مهر خویش مرا و دوستداران نسل مرا از آتش در امان داشتی. بار خدایا! وعده تو حقّ است و تویی که در وعده‌هایت تخلّف نمی‌ورزی.
از جانب خدا ندا می‌رسد که:
هان ای فاطمه! درست گفتی، من تو را بدین نام نامگذاری کردم و تو و دوستداران تو و نسل تو را که ولایت تو و نسل تو را داشته باشند، همه را از آتش دوزخ در امان داشته‌ام. درست می‌گویی، وعده‌ام حقّ است و من در وعده‌های خویش تخلّف نمی‌ورزم ... .

او را از هر ناپسندی در امان داشت
از امام صادق علیه السلام روایت است که فرمود:
آیا می‌دانید مفهوم واژه «فاطمه» چیست؟
یکی از شاگردان آن حضرت می‌گوید، گفتم: سرورم شما بفرمایید چیست؟
فرمود: یعنی او از بدی‌ها و ناپسندی‌ها جدا شده است.
آنگاه فرمود: اگر امیرمومنان با او پیمان زندگی مشترک امضاء نمی‌کرد، از آدم گرفته تا روز رستاخیز، در کران تا کران زمین، همتا و همشأنی برای او پیدا نمی‌شد.
گفتنی است که این روایت را گروهی از دانشمندان و محدّثان اهل تسنّن از جمله: «ابن شیرویه دیلمی» از «امّ سلمه»، آن بانوی با شخصیّت آورده است که می‌گوید: «پیامبر فرمود: اگر خدا علی را نیافریده بود، برای «فاطمه» همشأنی نبود.»
این مطلب را خوارزمی در کتاب «مقتل الحسین» ، ترمذی در کتاب «مناقب»، مناوی در «کنوز الحقایق» و قندوزی در «ینابیع المودّة» از «امّ سلمه» و از «عبّاس» عموی پیامبر روایت کرده‌اند.

برکت شناخت او
از ششمین امام نور آورده‌اند که:
دخت فرزانه پیامبر فاطمه علیها‌السلام، بدان دلیل به این نام مبارک نامیده شد که آفرینش از شناخت و معرفت او برگرفته شده است. و انّما سُمّیت فاطمه لأن الخلق فطموا عن معرفتها.

امتیاز او بر دیگران
از پنجمین امام نور حضرت باقر علیه‌السلام آورده‌اند که فرمود:
آنگاه که فاطمه علیها‌السلام ولادت یافت، خداوند به فرشته‌ای وحی فرمود که نام «فاطمه» را بر زبان پیامبر جاری سازد.
از این رو پیامبر گرامی به خواست خدا نام گرانمایه او را «فاطمه» نهاد. سپس خدا به آن بانوی با فضیلت فرمود: من به
وسیله دانش و بینش، تو را از دیگر بندگان جدا ساخته و بر همه آنان برتری بخشیدم و تو را پاک و پاکیزه ساختم.
آنگاه امام باقر علیه‌السلام فرمود:
به خدای سوگند که خدا این بانوی گرانمایه را به وسیله دانش و بینش از دیگران ممتاز ساخت و از همان عالم «ذر» او را پاک و پاکیزه قرار داد.

منبع:
کتاب فاطمة الزهرا؛ از ولادت تا شهادت، آیة الله فقید سید محمدکاظم قزوینی، ترجمه علی کرمی.

                     پیوند به :
1.احتجاج مفصل حضرت زهرا علیهاالسلام در مجلس ابوبکر و عمر
2.ستمگران فاطمه؛ لعنت شدگان خدا و پیامبر
3. تم موبایل سونی اریکسون ( ویژه ولادت حضرت زهراء سلام الله علیها)
4.فاطمه زهراء (س) از دیدگاه بزرگان اهل سنت



نویسنده » سید حامد حکیمی پور » ساعت 12:40 صبح روز سه شنبه 87 تیر 4

بیان بخارى در کتاب صحیح
بخارى، ابوعبداللَّه محمد بن اسماعیل در صحیح معروف خود، جزء پنجم، ص 17 باب فضائل صحابه (چاپ مکه به سال 1376) با سندهاى خاص خود نقل مى کند که پیامبر اسلام فرمودند:
«فاطمه پاره ى تن من است. هر آن کس که او را به غضب وادارد مرا خشمناک ساخته است».
بخارى در موارد متعددى از کتاب خود، از جمله در ج 3 ص 146 و در جزء چهارم ص 203 نقل مى کند که پیامبر اسلام فرمود: فاطمه پاره ى تن من است، هر آن کس که او را به غضب وادارد مرا ناخشنود کرده است».
و در جزء پنجم ص 20 مى گوید: «فاطمه بانوى زنان بهشتى است».

بیان ترمذى در کتاب صحیح
ترمذى، یکى دیگر از ارباب سنن در صحیح خود در این باره مى گوید: «از عایشه سؤال شد کدام یک از مردم، محبوبترین افراد در نزد رسول خدا بودند؟ گفت: فاطمه، پرسیده شد: از مردان؟ گفت: همسرش على». الاسلام والشیعة محمود شهابى.

بیان مسلم در کتاب صحیح
مسلم بن حجاج قشیرى (م 261 ه) یکى از ارباب صحاح ششگانه در صحیح معروف خود مى گوید: «فاطمه پاره ى تن پیامبر است. پیامبر را مى رنجاند کسى که او را رنجانده باشد و پیامبر را خوشحال مى سازد کسى که زهرا را خوشحال کرده باشد».

بیان احمد بن حنبل
احمد بن حنبل امام و پیشواى فقه اهل سنت، در جزء سوم مسند خود، با اسناد خاص خویش از مالک بن انس نقل کرده است:«شش ماه بود که پیامبر اسلام، هر روز هنگامى که به نماز صبح مى رفتند، از درب خانه ى فاطمه عبور مى کردند و مى فرمودند: «نماز! نماز! اى اهلبیت»... و آنگاه آیه ى «انما یرید اللَّه لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا» را تلاوت مى فرمودند».

بیان ابن داود صاحب سنن ابن داود

ابوداود، سلیمان بن طیالسى سنن معروف خود مى گوید :
«على بن ابى طالب فرمودند: آیا نمى خواهى که از خودم و از فاطمه دختر پیامبر اسلام بگویم؟
او با آنکه عزیزترین فرد در نزد پیامبر اسلام بود، در منزل من از فرط دستاس کشیدن (چرخاندن آسیاب دستى) دستش زخمى شد، و از فرط حمل آب با کوزه شانهاش متألم گردید، و از جارو کشیدن و نظافت خانه لباسهایش کهنه شد. شنیدیم که خدمتگزارانى پیش رسول خدا هستند. فاطمه به سراغ پدر رفت تا کمکى از او دریافت کند و یکى از ان خدمتگزاران را براى کمک در کارهاى خانه از پدر بخواهد. ولى وقتى که به حضور پدر رسیده بود، با جوانانى در آنجا برخورد کرده و از فرط حجب و حیا خجالت کشیده بود درخواست خود را بازگو کند، و بدون ابراز مطلب بازگشته بود». سنن ابى داود، ج 2، ص 334.



نویسنده » سید حامد حکیمی پور » ساعت 11:0 عصر روز دوشنبه 87 تیر 3

اتاق خاموش است. صدایی به گوش نمی رسد. او بی حرکت خوابیده است . رو به سوی کعبه .
او دختر نبی الله است . ام ابیهاست . بانوی بانوان جهان . نازپروده پدر . لطیفه ی مدینه .
او سیده ی اهل بهشت است . صاحب باغ فدک . زخم خورده زخمهای کهنه ی کینه .
تنها یاور ولی خدا . بی یارترین یار رسول .

زبان اسماء بند آمده است. می خواهد صدایش کند . می ترسد. سر به دیوار خانه نهاده است.
تنها نگاهش می کند و آرام می گرید.
ولی باید او را بخواند . این خواسته ی خود اوست. سالها در این خانه جز امر او کاری نکرده است.
صدایش می زند:
- بانوی من!
جواب نمی دهد.
قرار از دل اسماء فرو ریخت. بی حرکت بر جا ماند . قدرت دوباره سخن گفتنش نیست .
ولی باید صدایش کند :
- فاطمه ! دختر رسول الله !  ...
باز هم جوابی نمی دهد. صدای اسماء می لرزد .مثل دست و پای لرزان زینب، اشک چشمهای حسن (ع)، تکان لرزان لبهای حسین(ع).
اتاق خاموش است. صدائی به گوش نمی رسد. او بی حرکت خوابیده است . رو به سوی کعبه .
اسماء به طرف او رفت. پارچه سفید را کنار زد و جز هاله ی نیلوفری صورت زهرا (س)و لبخند نشسته روی لبانش ، چیزی ندید. 

امشب ، اولین شب است بی حضور گرم تو. شب تاریک است. و سرد.
یتیمانت از بس گریه کرده اند خوابشان برده است.
ولی من چگونه چشم بر چشم گذارم با این همه درد تنهائی ؟
هنوز کسی رفتنت را نمی داند، این گفته خود تو بود که خواستی شبانه دفنت کنیم.
فردا دیگر صدای گریه ات مزاحم همسایه ها نخواهد شد.
به یاد داری که چه بی شرمانه می گفتند :" به فاطمه بگو یا شب گریه کند ، یا روز.
از دست گریه های بی امانش به ستوه آمده ایم " !
کاش فقط یک بار دلیل گریه هایت را می پرسیدند.
فاطمه جان ! مطمئن باش که دیگر نه تو مزاحم آنهائی و نه آنها مزاحم تو .
خوشا به حالت که آسوده شدی از دست این مردمان بی وفا .
فردا تو نزد پدرت هستی ، در بهترین نقطه ی بهشت. پیامبر که رفت، تو تنها یاور روزهای تنهایی ام بودی .
ولی به یقین بهشت ، با تمام بهشت بودنش برای رسول ، گوارا نبود بی حضور تو .
تو بهشت رسولی خانم خانه ام ! .
تو  ام ابیها بودی و چگونه می توانستی تحمل کنی این روزگار عجیب را ، بی حضور پدر . باید می رفتی .
حالا ،  من مانده ام و  تنهائی  .
با تمام این وحشت زدگان غرق در مرداب زندگی ، که چه عالمگیراست سیاهی روحشان .
مثل امشب ، تاریک و خاموش .
همه خوابیده اند و اگر می دانستند که از این پس از چه نعمتی محرومند ، به یقین نه چشمهایشان اذن ورود به خواب می داد ،
نه تاب و قرار بر دلهایشان می نشست.
علی تنهاست . تنها تر از همیشه. و او چه خواهد کرد بی فاطمه ، جز پناه بردن به چاههای صبورمدینه !

fatima

                                    
درد دلی با مادرمان فاطمه

نویسنده » سید حامد حکیمی پور » ساعت 11:0 عصر روز سه شنبه 87 خرداد 14

سلام بر تو ای دخت پیامبر! سلام بر تو ای همسر ولی خدا!
سلام بر تو ای مادر حسن و حسین که سرور جوانان بهشتی اند!
درود بر تو ای بانوی شهیده ی صدیقه! درود بر تو ای حوریه ی انسیه!
درود بر تو ای ستم دیده! درود بر تو، و گل باران باد پیکر پاکت!
... زهرا گفتن، خود مناجات است، عشق ورزیدن به تو، خودعالمی است!
اندیشیدن به تو، خود مائده ای آسمانی برای روح و جان است!
همه ی بزرگان و اندیشمندان از مدح و ثنای تو بازمانده اند...
پس من چگونه می توانم در وصف توای فاطمه اطهر، قلم بفرسایم...؟
این چند سطر،تنها بخشی از عشق و اخلاص ناچیز من، به آستان پاک تو می باشد !
هر که باشم، هر آن چه داشته یا نداشته باشم،
دست کم این حق را از آن خود می دانم که درد دلی کوتاه با مادرم داشته باشم...
در کوچه پس کوچه های مدینه و مکه، به دنبال رد پای ظریف و لطیف و زجر دیده ات می گشتم،
در حالی که رایحه ی مسحورکننده عطر حرم مطهر پدربزرگوارت، حضرت محمد مصطفی صلوات الله علیه وآله ،و نیز عطرغربت کشیده ی پراکنده در فضای اطراف آرامگاه ویران شده ی پسرت حسن مجتبی علیه السلام و نیزعطر نخل های سرسبز و آراسته ای که در کنار حرم مطهر اولین مظلوم عالم،همسر گرانقدرت، علی مرتضی (ع) و سرانجام عطرآن رایحه ی قدسی و سماوی قبله گاه عالم، آن کعبه دلنشینی که ذرات عشق و عطوفت و رحمت و آمرزش و مغفرت را به هر سو ساطع می کند، عطرخانه خدا به مشامم می رسید ...
و من با خود زمزمه میکردم: مادرم! کجایی...؟
مادرم از کدامین سو، عطرجامه ی سیاهت به مشام جانم خواهد رسید تا روح دردمندم را تسکین دهد ؟
آه که در هیج کجای آن وادی مقدس، نشانی از تو،به جای نگذاشته اند.
اما همه جا، نشان از سرسپردگی تو به پدر وشوی و فرزندانت دارد!
همه جا نشان از حضور لطیف و مهربان تو در خود دارد! چه در بارگاه مطهر و مقدس پدر بزرگوارت،
محمد مصطفی(صلوات الله علیه وآله)و چه درکنار محراب مهر و موم شده و نیمه ویرانت در مدینه، ای مادرغریبم.
در آن روز واپسین، اخلاص و بندگی خود را به نسیم داغ مدینه سپردم، تا پیام ناچیزم را به دست تو برساند: آمدم به سویت! نیافتمت.
رفتم، همچنان که ندیده بودمت ... فقط احساست کردم ...
هنگامی که قبله گاه عالم، کعبه ی مکرمه را با دیده ی گریان نگریستم، و چشمی مشتاق بر آن دوختم،به عشق و مهربانی پروردگار عالم پی بردم و دانستم که بنده ی خوار و کوچک چه ذات جلیل و مقدس و عظیم الشانی هستم!
چه قدر ناچیزم ... آن گاه، نام مبارک رسول خدا را بر زبان راندم و دقایقی بعد در کناررکن یمانی، زادگاه امیر مومنان قرار گرفتم.
آری به یاد تو نیز بودم، ای مادرم! زیرا چیزی در برابر دیدگانم قرار گرفت؛ آن پارچه مقدس و سیاه،
آن پارچه ای که کعبه را با وقاری تمام
و کمال در بر گرفته است. مرا به یاد جامه ی باشکوهت انداخت.
آری، رایحه مقدس و سرمست کننده ای که در فضای مسجدالحرام در پرواز است، رایحه کعبه معظمه، عطر هرگز استشمام نکرده چادرت را به یادم انداخت...
آه، مادرم! اینک یافتمت!
با در آغوش کشیدن پارچه سیاه کعبه، گوئیا دست به دامان تو می زدم.
مادرم! شفاعت مرا بر عهده گیر!
مادرم! نکند سیاهی پارچه کعبه، به معنای اندوه و سوگ عمیق و پایان ناپذیری است که پروردگار عالم،هماره برای شهادت توبه نمایش گذاشته است...؟
همه فرشتگان در ماتم پر کشیدن تو به آسمان ، با دلی شکسته و تنی رنجور و قلبی آزرده به دور کعبه طواف می کنند؟
آرزو داشتم، اما کجاست آن سعادت!
آرزو داشتم در رکاب پدرت، محمد مصطفی صلوات الله علیه وآله و همسرت علی علیه السلام و پسرانت حسن و حسین علیهما السلام بجنگم!
برای حسین عزیزم، در کربلا جان ناچیزم را تقدیم کنم!
مادرم! به فرزند بزرگوارت حجت بن الحسن - ارواحنا فداه- سفارش مرا نیز بفرما ...
باشد تا به عنوان کم ترین سربازش ،افتخار حضور و جان فشانی در میدان رزم را برای او داشته باشم .


السلام علیک یا سیده نساء العاملین،
من الاولین والاخرین السلام علیک یا زوجه ولی الله و خیرالخلق بعد رسول الله.

فاطمیه قصه‎گوى رنج‎هاست                    بــهــتـرین تفسیرسـوز مرتضى است
فاطمیه شـعــر داغ لاله است                    قصه زهراى هـــجــده ســالـه اسـت
فاطمیه آتــش‎افروز دل است                    احــتــجــاجـش یک کتاب کامل اسـت
فاطمیه سینه‎چاک دردهاست                    شــاهـــد نـامــردى نــامـردهـاســــت
فاطمیه ســوز دل را ساز کرد                   دفـتـر داغ عــــلــــى را بــاز کــــــــــرد
فاطمیه ماه گل افشردن است                    فتــح باب تــازیـــانــه خـــوردن اســـت
فاطمیه قفل غم را شد کلــید                    چون که دارد هم شهیده، هم شهید



نویسنده » سید حامد حکیمی پور » ساعت 11:0 عصر روز جمعه 87 خرداد 10

 

پروردگار عالم در سوره‏ احزاب آیه‏ 57 مى‏فرمایند: "ان الذین یوذون الله و رسوله لعنهم الله فى الدنیا والآخرة"؛
(( به یقین کسانى که خدا و پیامبر او را اذیت مى‏کنند، در دنیا و آخرت ملعون بوده و از رحمت الهى دور مى‏باشند.))

قطع نظر از روایات خاصه که از طریق شیعه نقل شده، اگر آن احادیثی را که در کتب معتبر عامه آمده است را که «اذیت فاطمه علیهاالسلام را اذیت خدا و پیامبرش مى‏دانند» را با این آیه شریفه کنار هم گذاشته و نتیجه بگیریم، آنگاه به این ثمره خواهیم رسید که هر کس فاطمه علیهاالسلام را اذیت کرده و در حق او ستمگرى نموده و به خانه او تجاوز کرده و ... در دنیا و آخرت ملعون بوده و از رحمت الهى محروم و به عذاب دردناک در قعر آتش جهنم گرفتار خواهد آمد. علاوه بر این، استدلال و استنتاج، از تفسیر على بن ابراهیم نقل شده که این آیه در مورد کسانى نازل شده، که حق على علیه‏السلام را غصب کنند و فاطمه علیهاالسلام را از حقش محروم نموده و وى را به خشم آورند... .(1)

«ان الذین یوذون الله و رسوله لعنهم الله فى الدنیا و الاخره و اعدلهم عذابا مهینا»؛ نزلت فیمن غصب امیرالمؤمنین حقه و اخذ حق فاطمه و آذاها... .

پس، با این بیان روشن (ایذا فاطمه علیهاالسلام ایذا خدا و پیامبر، موذیان خدا و پیامبر ملعون، پس موذیان و مبغضان فاطمه ملعون). ملاحظه مى‏شود که خداوند، دشمنان و ستمگران فاطمه علیهاالسلام را در قرآن مجید ملعون خوانده است. و اما از نظر پیامبر خدا صلى الله علیه و آله نیز، از طریق اهل تسنن، از ابن‏عباس در یک حدیث مفصل در مورد حضرت فاطمه علیهاالسلام چنین آمده است:

اللهم العن من ظلمها و عاقب من غصبها، و ذلل من اذلها، و خلد فى نارک من ضرب جنبها حتى القت ولدها، فتقول الملائکه عند ذلک (آمین) (2) ؛ خداوندا! هر کس فاطمه را مورد ستم قرار دهد از رحمت خود دور بدار (لعنتش کن) و غاصبین حقش را عذاب کن و کسى که او را خوار گرداند، خوارش فرما و آنان که به پهلوى او مى‏زنند و باعث سقط فرزندش مى‏شود براى همیشه در آتش دار، (این دعاها با آمین ملائکه به اجابت مى‏رسد.)
چنانچه ملاحظه مى‏کنید در این حدیث پیامبر خدا ستمگران و غاصبین حق فاطمه علیهاالسلام را ملعون خوانده و آنان را براى همیشه اهل آتش مى‏داند.

منابع :

1ـ عوالم، ج 11، ص 110/ بحارالانوار، ج 43، ص 25، ح 23.

2ـ فرائدالسمطین، ج 2، ص 35، ح 371.



نویسنده » سید حامد حکیمی پور » ساعت 5:6 عصر روز جمعه 87 اردیبهشت 27

با عرض سلام .
چند صباحی بودکه به علت مشکلات شخصی از به روزکردن وبلاگ وخدمت به دوستان اهل بیت(علیهم السلام)بی بهره بودم .
ان شاءالله با عنایت حضرت ولی عصر(عج) دوباره وبلاگ عطش عشق را با سعی و تلاشی جدید و متناسب با سال نوآوری وشکوفایی به روزخواهم کرد تا تحفه ای باشد هرچندناچیز خدمت منجی آخرالزمان حضرت بقیه الله الاعظم امام زمان(عج).
باشد که مورد رضای این حضرت قرار گیرد و ما را از دعای خیرشان محروم نسازند.

          مهدیا :

                    مگذار بیراهه برویم ....
                                              مگذار بی تو بمانیم ....
                                                                           مگذار ....



نویسنده » سید حامد حکیمی پور » ساعت 9:23 عصر روز شنبه 87 فروردین 31

مقام و منزلت معنوى حضرت معصومه علیهاالسلام
امام جواد علیه السلام فرمود: «من زار عمّتى بقم فله الجنّة»؛ هر کس عمه مرا در شهر قم زیارت کند، بهشت بر او واجب است.
                                                         حضرت معصومه علیهاالسلام
حضرت معصومه علیهاالسلام بانویى آگاه از حوادث روز و محدثهاى سخنور و معلمهاى توانا بوده است و شاگردان زیر نظر ایشان به تعلیم اصول اسلامى مشغول بوده اند. همچنین کرامات زیادى از ایشان نقل شده است که نشان مى دهد این بانوى مؤمنه و دریادل از روحى بزرگ و شأنى رفیع در پیشگاه خداوند برخوردار است.

امام صادق علیه السلام مىگوید: «الا اى قم حرمى ... تقبض فیها امرأة من ولدى و اسمها فاطمة بنت موسى یدخل بشفاعتها شیعتى الجنة باجمعهم» ؛ «اى مردم! شهر قم حرم من است، بانویى از فرزندان من در این شهر در مى گذرد که نامش فاطمه دختر موسى است و شیعیان در روز قیامت با شفاعت او به بهشت مى روند

در روایتى دیگر از امام رضا علیه السلام آمده است: «من زارها عارفاً بحقها فله الجنة»؛ کسى که قبر فاطمه دختر موسى بن جعفر را آنگونه که شایسته اوست زیارت کند، بهشت از آن اوست.

نقل شده است که آیه: « ان یشإ یذهبکم ایهاالناس و یات باخرین و کان الله على ذالک قدیرأ»؛
اى مردم اگر خداوند بخواهد مى تواند شما را از این دنیا ببرد و قومى دیگر را جانشین شما سازد و خداوند بر این کار قادر است»؛
بر پیامبر نازل شد، آن حضرت دست بر شانه سلمان فارسى گذاشت و فرمود: «آنان هموطنان سلمان هستند
        
برای مشاهده تصاویر در اندازه ی واقعی روی تصویر کلیک کنید.

     
     
     
     
                              

تصاویر برگرفته ازدوست گرامی پیاده تا عرش میاشد.



نویسنده » سید حامد حکیمی پور » ساعت 7:56 عصر روز دوشنبه 86 آبان 21

<      1   2   3   4      >