�ی��� ����ی�� ���ی� ��� موعود - عطش عشق
سفارش تبلیغ
صبا ویژن



موعود - عطش عشق






درباره نویسنده
موعود - عطش عشق
سید حامد حکیمی پور
بسم رب المهدی.به نام آنکه سینه مان آکنده از عشق اوست و دیدگانمان در فراق او خون می گرید. در این وبلاگ سعی شده ضمن بیان عقاید شیعیان اثنی عشری و بدور از محیط خشک و بی روح کلامی،مجموعه ای از محبوبترینهای مذهبی خوانندگان عزیز جمع آوری شود.باشد که تحفه ای گردد به درگاه آنکه چشمانمان به راهش دوخته.
آیدی نویسنده
تماس با نویسنده

موضوعات مطالب
مناسبتهای اسلامی[36] . موعود[23] . غدیر ، ولایت ، امامت[19] . موبایل اسلامی[11] . قالب های مذهبی[9] . ملکوتیان[9] . حماسه حسینی[7] . عبرتهای زمان[7] . گالری اسلامی[5] . لوگوهای حمایتی .
آرشیو وبلاگ
لاگهای سال 1385
لاگهای سال 1386
لاگهای سال 1387
لاگهای سال 1388
لاگهای سال 1389


لینکهای روزانه
نرم افزار اسلامی موبایل [11]
صغیر اصفهانی [245]
پـــارس تــــولـــز [117]
تالار گفتمان برسا [106]
موسسه حضرت ولی عصر (عج) [166]
[آرشیو(5)]


لینک دوستان
غـایــب
کلوب من
لیله القدر
اسوه زمان
سجاده من
حیات طیبه
قرار شبانه
رخ اندیشه
بیقرار ظهور
مهسا آنلاین
دفتر خاطرات
دلتنگی عزیز
عروج روحانی
حضرت عشق
خدای مهربون
پرچمدار هدایت
تنهاترین سردار
غریب ترین مداح
عبد الرضا هلالی
حمید رضا علیمی
یا اباصالح ادرکنی
نسیمی از بهشت
چیز هایی که نگفتم
حزب اللهی مدرنیته
یا لثارات الحسین (ع)
طلاب حوزه علمیه قم
اللهم عجل لولیک الفرج
سیدجواد ذاکر حمید علیمی
وجود با وجود
پیاده تا عرش
بچه دانشجو !
یوسف زهراء
یا علی مدد
مستبصر
سوز عشق
همکلاس
عمومی
در سایه سار معرفت
وبلاگ اس ام اس
خلوت تنهایی
اس ام اس عاشقانه
مسیح اندیمشک
هـــــــو یا عـــلــــی
زندگی
موتور سنگین
شیرین الحکایات
رنـــگــارنــگ
..:: نـو ر و ز::..
دکتر رحیم پور ازغدی
با خاطرات تبیانیون
شهید جاودانی (کمیل)
انتظار
وبلاگ جامع دفاع مقدس
مشهد وبلاگ
اندیشه اسلامی
مذهب عشق
عطش عشق
وبلاگ قالب
قالب سازمذهبی

عضویت در خبرنامه
 
لوگوی وبلاگ
موعود - عطش عشق


لوگوی دوستان
















آمار بازدید

کل بازدیدها : 287941

بازدیدهای امروز : 5

بازدیدهای دیروز : 16

 RSS 

   

ضمن عرض سلام و تسلیت به مناسبت ایام سوگواری شهادت امام جعفر بن محمد صادق (ع) قالب بسیار زیبای امام صادق (ع) رو خدمت کلیه دوست داران و شیعیان آن حضرت تقدیم میکنم. امیدوارم مورد قبول درگاه ایشان قرار گیرد.

امکانات قالب  :
1.اشتراک در خبر نامه
2.پخش ام پی تری
3.آمار بازدید
4.حجم بسیار کم (6کیلو بایت)
5.امکان مشاهده وضعیت یاهو مسنجرنویسنده
قیمت : دعا کنید آقا بیاد.
برای دیدن قالب کافیست روی لینک زیر کلیک کنید . برای استفاده از این قالب ، بر روی لینک قالب کلیک راست کنید و گزینه save target as را برگزینید تا قالب روی هارد شما ذخیره شود . حالا فایل ذخیره شده را توسط برنامه Notepad باز کنید و محتویات آنرا با عمل copy-paste در بخش ویرایش قالب سایت ارائه دهنده وبلاگ کپی کنید .
نکته مهم : همیشه یک نمونه از کد قالب قبلی خودتون داشته باشید.(ممکن است برخی از کاربران در مشاهده نمونه قالب بامشکل روبرو شوند.اما این مشکل پس از استفاده قالب حل خواهد شد.)

دریافت قالب

0برای مشاهده مجموعه قالب های  مذهبی پارسی بلاگ ایـــــنــــــجـــا کلیک کنید0



نویسنده » سید حامد حکیمی پور » ساعت 2:18 صبح روز جمعه 87 آبان 3


السلام علیکــــم یا اهل بیت النبوه

اعتقاد به مهدویت، اختصاص به شیعه ندارد، بلکه بر اساس روایات فراوانى که از پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله وسلم) رسیده، علماى اهل سنّت نیز این موضوع را قبول دارند.
ولى معمولا آنان، تولّد حضرت مهدى را انکار مى کنند و مىگویند: شخصیّتى که پیامبر اکرم از قیام او خبر داده، هنوز متولّد نشده است و در آینده تولّد خواهد یافت.
شبراوى شافعى در «الاتّحاف» گوید:«شیعه عقیده دارد مهدى موعود ـ که احادیث صحیحه درباره او وارد شده ـ همان پسر حسن عسکرى است و در آخر الزّمان ظهور خواهد کرد، ولى صحیح آن است که او هنوز متولّد نشده و در آینده متولّد مى شود و او از اشراف اهل بیت کریم است.»ابن ابى الحدید در شرح نهج البلاغه، ذیل خطبه 16 مى گوید: «اکثر محدّثین عقیده دارند مهدى موعود از نسل فاطمه(علیها السلام) است و اصحاب ما معتزله آن را انکار ندارند و در کتب خود به نام او تصریح کرده اند و شیوخ ما به او اعتراف نموده اند. منتها او به عقیده ما هنوز متولّد نشده و بعداً متولّد خواهد گردید.»

با این حال، تعدادى از مورّخان و محدّثان اهل سنّت، تولّد آن حضرت را ذکر کرده و آن را یک واقعیت دانسته اند ، از جمله:
1 ـ عزّالدّین ابن اثیر (متوفّاى 630) در حوادث سال 260 هجرى مىنویسد:«ابو محمّد عسکرى (امام حسن عسکرى) در سال 232 متولّد شد و در سال 260 وفات یافت و او پدر محمّد است که شیعه او را «منتَظَر» نامند.»
2 ـ عماد الدّین ابوالفداء اسماعیل بن نورالدّین شافعى (متوفّاى 732) گوید:«على هادى (امام دهم) در سال 254 هجرى در سامرّا وفات یافت. او پدر حسن عسکرى است و حسن عسکرى یازدهمین امام از ائمّه دوازده گانه است و او پدر محمّد منتظَر صاحب سرداب است و در سال 255 متولّد شده است.»
3 ـ ابن حجر هیتمى مکّى شافعى (متوفّاى 974) در «الصّواق المحرقه» مى نویسد: «حسن عسکرى در سامرّا وفات یافت، عمرش 28 سال بود و به قولى او را مسموم کردند و از خود فرزندى جز ابوالقاسم محمّد حجّت باقى نگذاشت، عمر او به وقت وفات پدرش پنج سال بود، لیکن خدا در آن کمى سنّ، به وى حکمتِ امامت را عطا کرده بود و «قائم منتظَر» نامیده مى شود.»
4 ـ نورالدّین على بن محمّد بن صبّاغ مالکى (متوفّاى 855) گوید:«مدّت امامت امام حسن عسکرى دو سال بود. او بعد از خودش فرزندش «حجّت قائم» را باقى گذاشت که براى حکومتِ حقّ، انتظارش کشیده مى شود. پدرش او را مخفى نگه داشته و پنهانش کرده بود و آن به علّت سختى کار و خوف از سلطان وقت بود.»
5 ـ ابوالعبّاس احمدبن یوسف دمشقى قرمانى (متوفّاى 1019) در «اخبار الدُّوَل و آثار الأُوَل» مى نویسد:«فصل یازدهم کتاب در بیان حال خلف صالح امام ابى القاسم محمّد فرزند حسن عسکرى است که عمرش به وقت وفات پدرش پنج سال بود، لیکن خدا به وى حکمت عطا فرمود، چنان که به یحیى(علیه السلام) داده شد، او متوسّط القامه، زیباموى، زیبابینى و گشاده پیشانى بود.»معلوم مى شود که تولّد حضرت مهدى براى این نویسنده و مورّخ سنّى به قدرى واضح و یقینى بوده که حتّى به بیانِ قیافه و شمائل آن حضرت نیز پرداخته و از او به نام «الخلف الصّالح» یاد کرده است.
6 ـ حافظ ابوعبدالله محمّد بن یوسف کنجى شافعى (متوفّاى 658) در «کفایة الطّالب» مى نویسد:«امام عسکرى روز جمعه هشتم ربیع الاوّل در سال 260 در سامرّا از دنیا رفت و در خانه اى که پدرش در آن دفن شده بود، دفن گردید، پسرش را بعد از خود گذاشت و اوست امام منتظَر.
کتاب کفایة الطّالب را در اینجا تمام کرده و حالات او را در کتابى مخصوص مىنگاریم.»ناگفته نماند که کتاب ویژه این عالمِ سنّى درباره حضرت مهدى(علیه السلام)، البیان فى اخبار صاحب الزّمان نام دارد.
7 ـ خواجه پارسا از بزرگان مذهب حنفى در کتاب «فضل الخطاب» مى نویسد:«ابو محمّد حسن عسکرى بعد از خودش جز فرزندى به نام ابوالقاسم محمّد منتظَر که مرسوم به قائم و حجّت و مهدى و صاحب الزّمان است بر جاى نگذاشت. شب میلاد او نیمه شعبان سال 255 هجرى و مادرش امّ ولد بوده که نرجس نامیده شده است.»
8 ـ ابن طلحه کمال الدّین شافعى (متوفّاى 654) در کتاب ارزشمندش به نام «مطالب السَّئُول فى مناقب آلالرّسول» مى نویسد:«امّا در مناقب ابو محمّد حسن عسکرى همین بس که بزرگترین منقبب و مزیّتى که خدا به او داده آن است که مهدى موعود از صلب اوست... مادرش کنِیرى است به نام صیقل و نام خودش محمّد، کنیه اش ابوالقاسم، لقبش «حجّت» و «خلف صالح» و به قولى «منتظَر» است.»
9 ـ شمس الدّین ابوالمظفّر سبط بن جوزى حنفى (متوفّاى 654) در کتاب معروفش «تذکرةالخواصّ» مى نویسد:«محمّد بن حسن بن على بن محمّد بن على بن موسى الرّضا بن جعفر بن على بن الحسین بن على بن ابیطالب، کنیه اش ابوعبدالله و ابوالقاسم است. و او خلف حجّت، صاحب الزّمان، قائم منتظَر و آخرین ائمّه است. خبر داد ما را عبدالعزیز بن محمود بن بزّاز از ابن عمر گفت: رسول خدا(صلى الله علیه وآله وسلم) فرمود: «خارج مى شود در آخر الزّمان مردى از فرزندانم که اسم او مثل اسم من و کنیه او مثل کنیه من است، زمین را پر از عدل مىکند، همان طور که پر از ظلم شده باشد، این همان مهدى است.»
10 ـ عبدالوّهاب شعرانى شافعى مصرى (متوفّاى 973) در کتابش به نام «الیواقیت والجواهر» مى نویسد:«... او از اولاد امام حسن عسکرى و تولدّش در نیمه شعبان سال 255 واقع است و او باقى مىماند تا با عیسى بن مریم(علیه السلام) اجتماع کند. و عمر شریفش تا زمانِ ما که اکنون سال 958 است، 706 سال مى باشد.»
از حضرت مهدى(علیه السلام)، مطالبى ارزنده تحت عنوان توقیعات و نامه هاى آن حضرت به نوّاب اربعه و بعضى از اَعلامِ خاصّانِ مورد اعتماد او، نقل گردیده که در مجامع حدیثى از قبیل: بحارالانوار، احتجاج طبرسى، غیبت نعمانى، غیبت شیخ طوسى و اکمال الدّین شیخ صدوق، روایت شده است.

 



نویسنده » سید حامد حکیمی پور » ساعت 6:31 عصر روز شنبه 87 مرداد 26


- چه روز‌ها که یک به یک غروب شد نیامدی چه بغض‌ها که در گلو رسوب شد نیامدی

خلیل آتشین سخن؛ تبر به دوش بت شکن خدای ما دوباره سنگ و چوب شد نیامدی

- تمام طول هفته را به انتظار جمعه‌ام دوباره صبح، ظهر، نه غروب شد نیامدی

- وعده دیدار نزدیک است یاران مژده باد روز وصلش میرسد، ایام هجران میرود

- دامن پر از ستاره کنم شب ز اشک چشم چون بنگرم به ماه و کنم یاد روی تو

- محض یار مهربان آن مونس و آرام جان ناله از دل سر دهم وز هجر او اشکم روان

- کوری اگر ز عیسی چشمش بشد سلامت بر جمله درد عالم مهدی بود شفایی

- ای منتظر، غمگین مباش قدری تحمل بیشتر گردی به پا شد از افق گویا سواری می‌رسد

- آقا!

قنوت سبز نمازم به التماس در آمد چه می‌شود که مرا خیری از دعای تو باشد

- بخوان دعای فرج را به یاد خیمه سبز که آخرین گل سرخ از همه خبر دارد

- ما معتقدیم که عشق سر خواهد زد بر پشت ستم کسی تیر خواهد زد

- مهدی جان!

سئوالی ساده دارم از حضورت من آیا زنده‌ام وقت ظهورت

اگر که آمدی من رفته بودم اسیر سال و ماه و هفته بودم

دعایم کن دوباره جان بگیرم بیایم در رکاب تو بمیرم

- بر چهره پر ز نور مهدی صلوات بر جان و دل صبور مهدی صلوات

تا امر فرج شود مهیا بفرست بهر فرج و ظهور مهدی صلوات

- آقا بیا به خاطر باران ظهور کن ما را از این هوای سراسیمه دور کن

وقتی برای بدرقه عشق می‌روی از کوچه‌های خسته ما هم عبور کن

- سر راهت در انتظارم برده هجرت صبر و قرارم

جز ظهورت ای گل زهرا به خدا حاجتی ندارم

- سوگند به هر چهارده آیه نور سوگند به زخم‌های سرشار غرور

آخر شب سرد ما سحر می‌گردد مهدی به میان شیعه برمی‌گردد

- اگر که آمدی من رفته بودم اسیر سال و ماه و هفته بودم

دعایم کن دوباره جان بگیرم بیایم در رکاب تو بمیرم

- هنوزم انتظارم انتظار است هنوزم دل به سینه بی قرار است

هنوزم خواب می‌بینم به شبها همان مردی که بر اسبی سوار است

همان مردی که آید جمعه روزی و این پایان خوب انتظار است

- اگر از منتظرانت بودم چون دیده نرگس نگرانت بودم

با این همه رو سیاهی و سنگدلی ای کاش که از همسفرانت بودم

- سلام ای انتظــار انتظـــارم سلام ای رهبر و ای یادگارم

سلامم بر تو ای فرزند زهرا سلامم بر تو ای نـــاجی دنیا

- این دیده نیست قابل دیدار روی تو چشمی دگر بده تا تماشا کنم تو را

- امشب ز کَرَم حق گُهرى داد به نرجس وز برج ولایت قمرى داد به نرجس

خوش باش که حق بال و پرى داد به نرجس برخیز که زیبا پسرى داد به نرجس

- بر منتظرین مژده بده منتظر آمد از مهد بقا مهدى ثانى عشر آمد

- سپیده خواهد آمد یاس نرگس خواهد آمد

گر تکانی بدهیم بر دلمان مهدی صاحب زمان، خواهد آمد

- کاش می‌شد واژه‌ها را شست و انتظار را تفسیر کرد ولی افسوس ...

- آقا جان! حیف نیست ماه شب چهارده پشت ابرهای تیره و پاره پاره پنهان بماند؟ حیف نیست دیده را شوق وصال باشد ولی فروغ دیده نباشد؟!

- به امید روزی که متن تمام پیامک‌ها یک جمله باشد و آن: مهدی آمد.

- کجایى اى همیشه پیدا از پس ابرهاى غیبت؟

- مهدی جان!

به روسیاهی‌مان نگاه نکن و به دستهایمان که خالی و گنهکارند، قلبمان را ببین که هر روز، صبح و شام تو را می‌خوانند.

- تو خواهى آمد و یاسها و نیلوفرهاى «سرکش» را به دعوت خواهى خواند و حضور تو تسلاى دل یاسهاى کبود خواهد بود.

- مهدی جان بیا و دنیاى دل را به بوى خوش فطرت پر کن. دلهایى که همواره در سرزمین نیمه شب تو را مىخوانند و به عشق تو در آسمان مکاشفه پرواز مىکنند.



نویسنده » سید حامد حکیمی پور » ساعت 6:25 عصر روز شنبه 87 مرداد 26

امام زمان علیه السلام
صـــف بـــیـارایـید رنــدان! رهـبر دل آمده                        جــان برای دیدنــش، منزل به منــزل آمده

بلبل از شوق لقایش، پر زنان بر شاخ گل                       گل ز هجر روی ماهش، پای در گـــل آمده

طور سینا را بگو: ایام «صعق‏» آخر رسید                       موسی حق در پـــــی فرعون باطــل آمده

بانگ زن بر جمع خفاشان پســت کور دل                       از ورای کوهساران، شـمس کامـــل آمده

بازگو اهریمنان را فصل عشرت بـار بست                       زندگی بر کام‏تان، زهــــر هـــلاهـــل آمده

دلبر مشکل گشا از بام چــرخ چـــارمــین                       با دم عیسی برای حل مشــــــــکل آمده

غم مخور،ای غرق دریای مصیبت غم مخور                      در نجاتت، نوح کشتیبان بــه سـاحل آمده

پیوند به :

1.مهدی (عج) از دیدگاه واقعی اهل سنت (2)
2.پیامکهای ویژه ایام ولادت امام زمان(عج)
3.تم موبایل سونی اریکسون ویژه ایام ولادت امام زمان (عج)
4.مهدی (عج) ازدیدگاه واقعی اهل سنت



نویسنده » سید حامد حکیمی پور » ساعت 6:7 عصر روز شنبه 87 مرداد 26

قال رسول الله (ص): (( لو لم یبق من الدنیا الا یوم واحد، لطول الله ذلک الیوم ، حتی یخرج رجل من ولدی ، فیملؤها عدلاًو قسطاً کما ملئت جوراً و ظلماً .)) مسند احمد1/99
تنها اختلافی که بین کافـّه مسلمین پیرامون مهدی موعود(عج) وجود دارد،اختلاف درولادت اوست.اکثریت اهل سنت قائلند ، مهدی (عج) درآخر الزمان ولادت می یابد.لکن شیعه بر این باور است که ایشان در سال 255 هجری قمری درسامرا ولادت یافته اند وپدر بزرگوارشان حضرت عسکری(ع) می باشند.

تعداد روایاتی که پیرامون مهدی موعود (عج) درکتب اهل سنت و شیعه موجود می باشد بر این قراراست:
1.بشارت به ظهور. 657 روایت
2.او ازاهل بیت پیامبرمکرم اسلام(ص)است. 389 روایت
3.او از اولاد امام حسن عسکری(ع)است. 146 روایت
4.غیبت و عمرطولانی دارد. 409 روایت
5.روایات پیرامون ولادتش. 214 روایت
و......

ابن خلدون و احمد المصری تنها کسانی هستند که تاکنون پیرامون تضعیف روایات مهدویت کوشیده اند که با مقابله شدید علماء اهل تسنن مواجه شده اند.
از جمله رسائلی که در رد ابن خلدون نوشته شده ، رساله ((ابراز الوهم المکنون من کلام ابن خلدون)) می باشد که توسط استادِ ابن خلدون آقای احمد محمد صدیق نوشته شده.

ازجمله کتب اهل سنت پیرامون مهدی صاحب الزمان (عج) :
کتاب((صفة المهدی)) نوشته الحافظ ابو نعیم الاصفهانی.
کتاب((البیان فی اخبار صاحب الزمان))نوشته الکنجی الشافعی.
کتاب((البرهان فی علامات مهدی آخر الزمان))نوشته ملا علی المتقی.
کتاب((اخبار المهدی))نوشته عباد بن یعقوب الرواجنی.
کتاب((العرف الوردی فی اخبار المهدی))نوشته سیوطی.
کتاب((القول المختصر فی علامات المهدی المنتظر))نوشته ابن حجر.
کتاب((عقد الورد فی اخبار الامام المنتظر))نوشته شیخ جمال الدین الدمشقی.

اشاره ای به مقابله علماء اهل سنت با نظریه ابن خلدون ومخالفین مهدویت :
((مشکل،مشکلِ یک یا دو حدیث یا دو روایت نیست.بلکه مجموعه ای از احادیث است.....چرا باید این تعداد روایت را رد کنیم ؟ آیا همه این روایات فاسدند ؟ اگر چنین چیزی باشد باید کلا پایه دین و شریعت از بین رود . چرا که نتیجه اش شک وظن فاسد به سایر روایات وارده ازجانب نبی اکرم (ص) است.....هنگامی که ما دقت نظر در ظهور مهدی داشته باشیم ، حرج و مانعی از قبول آن یا حداقل عدم رفض وعدم رد آن نداریم . چرا که ادله فراوانی پیرامون این مساله از ناقلین معتبر وجود دارد که بسیاری از آنها در کتب صحیح مسلم و بخاری موجودند و........ .))

دوستان اهل سنت ،سعی کنید از روی تعصب و عناد رفتار نکنید . چرا منکر چیزی می شید که حتی بزرگان خودتون هم اونو رد نمی کنند ؟؟؟ این بحث ازاون بحثهاییه که نشون میده دوستان اهل سنت حتی از کتب خودشون هم بی خبرند.واقعا متأسفم براتون.فرقه وهابیت به گونه ای در شما نفوذ کرده که حتی عقاید خودتون رو هم نمیدونید و منکر میشید. مواظب باشید مصداق این شعر نباشید.

آن کس که نداند و نداند که نداند           در جهل مرکب ابد الدهر بماند



نویسنده » سید حامد حکیمی پور » ساعت 11:4 عصر روز چهارشنبه 87 اردیبهشت 18


از مهمترین ویژگى هاى حکومت حضرت ولى عصر(عج)، تحقق اسلام واقعى است. این نکته در روایت متعددى بیان شده است.
رسول اکرم صلى الله علیه وآله فرمودند: « دوازدهمى از فرزندانم به طورى غایب مى شود که اصلا دیده نمى شود.
زمانى خواهد آمد که از اسلام جز اسمى و از قرآن جز اثرى باقى نمى ماند .
در آن هنگام، خدا به وى اجازه نهضت مى دهد و به وسیله او اسلام را تقویت نموده، تجدیدش مى کند. 

همچنین از امام صادق(ع) نقل شده است: « وقتى قائم قیام کرد به سیره رسول خدا صلى الله علیه وآله قیام مى کند، لیکن آثار محمد صلى الله علیه وآله را تفسیر و بیان مى کند. 

 همچنین در روایتى از امام صادق (ع) دلیل نامیدن حضرت مهدى به این اسم، بدان خاطر است که وى مردم را به چیزى که از آن دور افتاده اند، هدایت مى کند .

در دعاى ندبه نیز آرزوى ظهورش را مى کنیم به این عنوان که: «کجاست ذخیرهاى که فرائض و سنتها را تجدید مى کند و آیین و شریعت را به مسیر اصلى خود برمى گرداند و کتاب و حدود الهى را زنده مى گرداند ... ؟

این مطلب در دعاهاى دیگرى از جمله در دعاى عهد مورد اشاره قرار گرفته است .

تحقق اسلام واقعى به دست پر توان حضرت مهدى از یک سو بیانگر میزان انحراف اسلام از واقعیتهاى اصیل این دین الهى در عصر غیبت کبراست و از طرف دیگر، گویاى توانمندى حضرت ولى عصر در تحقق اسلام ناب محمدى مى باشد .

بدیهى است این مهم بدون صرف هزینه به دست نمىآید. فداکارى یاران پولادین حضرتش، یارى از سوى فرشتگان که ماموران الهى اند و طبعا پس از ثبات قدم مشمول آن خواهند شد؛ و نیز رعب و وحشتى که در دل دشمنان از این بابتها حاصل مى شود، مهمترین ابزارهاى جنگى آن بزرگوار و سپاهیان استوارتر از کوه آن حضرت مى باشند؛ زیرا سنت الهى بر این قرار گرفته که نهضت آن بزرگوار پس از نبردها و تلاشها و استقامت یاران به نتیجه برسد، نه براساس معجزه و صرفا نصرت و یارى خداوند. چنان که نهضت رسول خدا صلى الله علیه و آله بر همین اساس و پایه شکل گرفت.

گسترش عدالت
ابتدایى ترین پیام حاکمیت حضرت مهدى(ع) اندیشه اى است مبتنى بر بسط و گسترش عدالت با تمام زوایاى آن . به عبارت دیگر با شنیدن حکومت حضرت مهدى (عج) ناخودآگاه چارچوب حکومتى در اندیشه ما شکل مى گیرد که عدالت و دادگسترى مشخصه آن مى باشد. گسترش عدالت از سوى حضرت مهدى و مبارزه با ظلم و ستم ( که طبعا بدون این مبارزه تحقق عدالت ممکن نیست) در روایات گوناگون مورد اشاره قرار گرفته است:

رسول اکرم صلى الله علیه و آله فرمودند: « دنیا سیر نمى شود تا این که مردى از اولاد حسین امور امت مرا در دست گیرد و دنیا را پر از عدل و داد کند، چنان که از ظلم و جور پر شده باشد

در روایتى دیگر از آن حضرت آمده است: «مردى از اهل بیت من بیرون مى آید که اسمش، اسم من؛ و خُلقش، خلق من است. پس زمین را از عدل و قسط پر مى سازد چنان که از ستم و جور پر شده باشد.»

در دعاهاى مربوط به حضرت مهدى که در کتابهاى ادعیه به خواندن آنها سفارش شده است، این ویژگى از حکومت آن حضرت نوید بخش دل منتظران است .

در دعاى موسوم به استغاثه به حضرت صاحب الزمان (عج) آمده است: « شهادت مى دهم که امام و رهبر در گفتار و کردار هستى و تو آنى که زمین را از داد و عدل پُر مى سازى، پس از آن که از ستم و بیداد پر شده باشد ...»

در دیگر دعاها نیز این ویژگى به عنوان صفت جدا نشدنى از حکومت آن حجت الهى عنوان شده است. اصولا وعده الهى مبنى بر حاکمیت مستضعفان که در قرآن کریم مورد اشاره قرار گرفته است، نمى تواند بدون گسترش عدالت تحقق یابد. 

توجه به این نکته مهم نیز ضرورى است که وقتى سخن از عدالت در حکومت حضرت مهدى (عج) به میان مى آید، در ابتدا عدالت اجتماعى و عدالت در توزیع امکانات مادى به ذهن مى رسد. اگر چه این مهم، یکى از مصادیق عدالتى است که به دست پر توان حضرت ولى عصر(عج) تحقق مى یابد، اما همه عدالت به این مصداق منحصر نمى گردد. .

عدالت و عدل هر گاه در معناى لغوى آن در نظر گرفته شود مفهومى بسیار پر دامنه پیدا مى کند و پیش از آن که در عرصه جامعه عینیت یابد، درون شخص را فرا مى گیرد. به عبارت دیگر، عدالت پیش از آن که مفهومى اجتماعى و سیاسى داشته باشد، مفهومى شخصى و اخلاقى دارد. از نقطه نظر علماى اخلاق، کسى که بین قواى زمینى و ملکوتى خود توازن و تعادل ایجاد مى کند، عدالت را در مملکت وجودى خود مستقر کرده است . چنین شخصى از افراط و تفریط در ارضاى خواسته هاى شخصى و نفسانى و از افراط و تفریط در عبادات و مناسک پرهیز مى کند .

در حاکمیت حضرت مهدى عدالت نه تنها ابعاد اجتماعى و نهادهاى حکومتى را رنگ و رونق خواهد داد، بلکه پیش و یا همزمان با آن وجود فردى اشخاص را زینت مى بخشد و همین امر مهمترین ضمانت اجرایى عدالت در صحنه جامعه خواهد بود .

به عبارت دیگر، از آن جا که آحاد جامعه در حکومت حضرت مهدى، از عدالت درونى بهرهمند مى شوند، عدالت بیرونى دستخوش تعرض هوسهاى درونى افراد قرار نمى گیرد، زیرا عدالت درونى، لگام و مهارى بر هواهاى نفسانى است و اصولا هر گاه حکومتهاى دنیا بتوانند درون افراد را از لجام گسیختگى و هرزهگى باز دارند، عدالت اجتماعى در معرض هجوم خواستههاى نفسانى قرار نمى گیرد . اما از آن جا که تمام همّ و غم حکومتها به این امر مهم اختصاص نمى یابد و یا تلاش چندانى در این زمینه صورت نمى گیرد، لاجرم عدالت اجتماعى در معرض حمله هوا و هوس افراد قرار گرفته، حتى نیروهاى انسانىاى که پاسدارى از عدالت اجتماعى برعهده آنهاست، در شرایطى خود متعرض عدالت بیرونى و عدالت اجتماعى خواهند شد . بر این اساس، حکومت حضرت مهدى از عدالتى پایدار و تضمین شده برخوردار خواهد شد، که پاسدارى از آن نه تنها برعهده عدالت درونى است بلکه از طریق نهادهاى دادرسى و کیفرى نیز محافظت مى گردد .

روایاتى که در خصوص داورى و قضاوت آن حضرت وارد شده، بیانگر این نکته است که عدالت اجتماعى در عصر آن حضرت نه تنها از طریق عدالت درونى افراد، بلکه از طریق نهادهاى قضایى که جزیى از حکومت آن حضرت هستند، پاسدارى مى شود .

گسترش علم و دانش
از دیگر ویژگىهاى حکومت حضرت مهدى (عج)، گسترش علم و دانش است . این مهم علاوه بر این که در روایات مورد اشاره قرار گرفته، متکى بر یک اصل عقلى است . زیرا هر گاه حکومتى توانست اسلام را که آموزه هاى آن منطبق بر فطرت الهى است محقق سازد و عدالت فردى و اجتماعى را زینت بخش حاکمیت خود قرار دهد، آن وقت توان و استعداد مردم به جاى این که صرف هرزهگى و منفعت طلبى نفسانى گردد، صرف کسب علم و دانش مىگردد. علاوه بر این، برکات علم و دانش بر چنین جامعه اى که زمامدار آن حجت خداوند است سرازیر خواهد گردید و جامعه از چنان مرتبه علم و دانش بهرهمند مى گردد که هرگز تاریخ بشر نمونه آن را به خود ندیده است.

در این خصوص امام صادق (ع) مى فرماید:
«علم و دانش به بیست و هفت قسمت تقسیم شده، اما تاکنون بیش از دو قسمت آن در دسترس بشر قرار گرفته است. وقتى قائم ما قیام نمود، بیست و پنج قسمت دیگر را آشکار مى کند و در بین بشر پخش مى نماید.»

نزول برکات آسمان
در حکومت حضرت مهدى (عج)، به دلیل رعایت تقواى الهى از سوى مردم، آسمان و زمین درهاى برکات خود را مى گشایند و نعمتهاى الهى اعم از مادى و معنوى، اهل زمین را سیراب مى سازد.
در روایتى دیگر از رسول خدا صلى الله علیه و آله آمده است: «مهدى موعود از فرزندان و اهل بیت من، در آخرالزمان خارج مى شود. آسمان بارانش را براى او نازل مى سازد و زمین گیاهانش را براى او خارج مى کند . زمین را از عدل و داد پُر مى کند، چنان که مردم آن را پر از ظلم و جور نموده اند.»

نتیجه چنین برکات و دستاورد چنان عدالتى از بین رفتن فاصله طبقاتى و محو فقر و استضعاف است . چنان که امام صادق (ع) فرمودند: «... در این هنگام زمین، گنجهاى خود را آشکار مى سازد و برکات خود را ظاهر مى کند و کسى موردى را براى انفاق و صدقه و کمک مالى نمى یابد؛ زیرا همه مؤمنان بى نیاز و غنى خواهند شد ...»

تکامل اندیشه ها
برکات آسمانى و زمینى، که شامل حال مردم در عصر ظهور مى گردد، منحصر به برکات مادى ( باران و معادن و مواردى از این دست) نیست. برکات معنوى، از جلمه تکمیل شدن اندیشه ها و عقول، مصداق روشن برکاتى است که در زمان حضرت مهدى اهل عالم را در بر مى گیرد و این نیست مگر به دلیل وجود مقدس حضرت مهدى (عج) .

روایتى از امام باقر(ع) در این خصوص مىفرماید: « وقتى قائم ما قیام نمود، خدا دست لطفش را بر سر بندگان مى نهد و حواسشان را جمع و عقولشان را کامل مى گرداند.»

ویژگىهاى حکومت حضرت مهدى به موارد ذکر شده منحصر نمى گردد. همان طور که گفته شد، اینها مهمترین ویژگى های حکومت آن حجت پروردگار است، البته سایر ویژگى ها و شاخصهاى حکومت آن بزرگوار در قالب ویژگى هایى که گفته شد، قابل بررسى و جست و جو مى باشند.

به این نکته نیز باید توجه کرد که رسیدن به چنین حکومتى با این ویژگى ها، از طریق معجزه و بدون زحمت به دست نمى آید؛ همان طور که تلاش و مجاهدتهاى یاران آن حضرت، بدون نصرت و تایید الهى ره به جایى نخواهد برد که این سنت الهى است: «ان تنصر الله ینصرکم و یثبت اقدامکم ...»

در پایان، این نوشتار را به جملاتى از دعاى عهد زینت مىدهیم :

«... خداوندا مرا از یاران و کمک رسانان به آن حضرت و از دفاع کنندگان از آن بزرگوار و از کسانى که [براى یارى اش] مى شتابند ... و از شهید شوندگان در راه حضرتش قرار بده! ...»



نویسنده » سید حامد حکیمی پور » ساعت 2:5 صبح روز دوشنبه 86 شهریور 5

 
تاریخ انتظار و شکیبایى ما به آن ظلمى که در عاشورا بر ما رفته است برمى گردد. به آن تیرها که از کمان قساوت برخاست و بر گلوى مظلومیت نشست، به آن سم اسب هاى کفر که بدن هاى پاک را مشبک کرد. به آن جنایتى که دست و پاى مردانگى را برید. از آن زمان تاکنون ما به آب حیات انتظار زنده ایم. انتظار ظهور منتقم خون حسین علیه السلام، و همه مظلومان پهنه خاک. تاریخ استقامت ما از آن زمان هم دورتر مى رود. از عاشورا مى گذرد و به بعثت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله مى رسد. او که در مقابل همه جهل و ظلم و کفر و شرک و عناد و فسادى که جهان آن زمان را پوشانده بود وعده مى فرمود کسى خواهد آمد:

نامش نام من، کنیه اش کنیه من، لقبش لقب من، دوازدهمین وصى من خواهد بود و جهان را از توحید و عدل و داد پر خواهد کرد. اما تاریخ صبر و انتظار و بردبارى ما را وسعتى است از هابیل تاکنون و تا برخاستن فریاد جبرئیل در زمین و آسمان و آوردن مژده ظهور امام زمان عجل الله تعالى فرجه.

آرى! در آن زمان هستى حیات خواهد یافت؛ عشق پر و بال خواهد گشود و در رگ هاى خشکیده علم، خون تازه خواهد دوید.
پشت هیولاى ظلم و جهل، با خاک، انس جاودان خواهد گرفت. شیطان خلع سلاح خواهد شد.
انسان بر مرکب رشد خواهد نشست و عروج را زمزمه خواهد کرد.

در جلد 13 کتاب بحارالانوار از پیامبر عظیم الشان اسلام حضرت محمد صلى الله علیه وآله، اینگونه نقل گردیده است: سوگند به خدایى
که مرا به نبوت برگزیده، مردم از نور رهبرى او در دوران غیبتش بهره مى گیرند؛ همانگونه که از خورشید به هنگام قرار گرفتن پشت ابرها.

اشعه نامرئى وجود مقدس امام زمان عجل الله تعالى فرجه، به هنگامى که در پشت ابرهاى غیبت نهان است، داراى آثار گوناگون و متعددى است که به برخى از آنها اشاره مى شود:

1- امید بخشیدن به جامعه 

در میدان هاى نبرد تمام کوشش گروهى از رزمندگان فداکار این است که پرچم حق را به اهتزاز درآورند چرا که برقرار بودن پرچم حق، موجب دلگرمى سربازان و تلاش و کوشش مستمر آنان است. وجود فرمانده لشکر در مقر فرماندهى حتى اگر ساکت و خاموش باشد خون گرم و پرحرارتى را در عروق رزمندگان به حرکت درمى آورد. شیعه نیز طبق عقیدهاى که به وجود امام زنده دارد هر چند او را در میان خود نمى بیند، ولى خود را تنها نمى داند. او همواره انتظار بازگشت آن یار سفرکرده را مى کشد. انتظارى سازنده و اثربخش و حرکت آفرین. اثرات روانى این طرز تفکر در زنده نگه داشتن امید در جامعه و وادار ساختن افراد به خودسازى کاملا مشهود است.

2- پاسدارى از دین خدا و آئین حق

همیشه باید در میان جمع مسلمانان کسى باشد که مفاهیم فناناپذیر تعالیم اسلام را در شکل اصلى اش حفظ و براى آیندگان نگهدارى کند. حفظ این آیین اصیل به وسیله یک پیشواى معصوم در سطح جهانى امکانپذیر است، خواه آشکار باشد یا پنهان.
سینه امام و روح بلندش مخزن آسیب ناپذیر حفظ اسناد آیین الهى است که اصالت هاى نخستین و ویژگی هاى آسمانى این
تعلیمات را در خود نگهدارى مى کند تا دلایل الهى و نشانه هاى روشن پروردگار باطل نگردد و به خاموشى نگراید.

3- تربیت گروه شایستگان

معنى غیبت امام این نیست که او به شکل یک روح نامریى یا اشعه اى ناپیدا درمى آید، بلکه او از یک زندگى طبیعى برخوردار است و به طور ناشناخته در میان همین انسان ها رفت و آمد دارد و دل هاى بسیار آماده را برمى انگیزد و در اختیار مى گیرد و بیش از پیش آماده مى کند و مى سازد. افراد مستعد به تفاوت میزان استعداد و شایستگى خود توفیق درک و سعادت رؤیت آن حضرت را پیدا مى کنند که از جمله آنان مى توان بزرگانى چون محقق اردبیلى و سید بحرالعلوم و... را نام برد.

4- نفوذ گسترده معنوى

وجود امام علیه السلام، در پشت ابرهاى غیبت نیز این اثر را دارد که از طریق اشعه نیرومند و پر دامنه شخصیت خود، دل هاى آماده را در نزدیک و دور تحت تاثیر جذبه مخصوص قرار می دهد و به تربیت و تکامل آنها مى پردازد و از آنها انسان هایى کامل تر مى سازد. ما قطب هاى مغناطیسى زمین را با چشم خود نمى بینیم ولى اثر آنها روى عقربه هاى قطبنما در دریاها راهنماى کشتی هاست.
وجود امام علیه السلام نیز در زمان غیبت با امواج جاذبه معنوى خود، افکار و جان هاى زیادى را که در دور یا نزدیک قرار دارند هدایــت
مى کند و از سرگردانى رهایى مى بخشد.

5- ترسیم اهداف آفرینش

این جهان و تمام مواهب آن از دیدگاه یک فرد خداپرست که با مفاهیمى چون علم و حکمت خداوند آشناست، براى صالحان و پاکان آفریده شده است. باغبان آفرینش جهان پهناور هستى به خاطر همین گروه که در رأس آن وجود مقدس امام علیه السلام است فیض و مواهب خود را همچنان ادامه مىدهد. در حدیثى آمده است: " از برکت وجود حجت و نماینده الهى، مردم روزى مى برند و به خاطر هستى او آسمان و زمین برپاست. "

6- نظارت بر اعمال شیعیان

طبق اعتقاد عمومى شیعه که در روایات بسیار زیادى در منابع مذهبى آمده است؛ امام به طور مداوم در دوران غیبت مراقب حال پیروان
خویش است و طبق یک الهام الهى از وضع اعمال آنها آگاه مى گردد .

الــلّـــهــم عـجّـل لـولـیـّک الـفـرج

 



نویسنده » سید حامد حکیمی پور » ساعت 1:41 صبح روز چهارشنبه 86 مرداد 31

واویلای حرمت شکنی
سامرا

بگذار این بار بی پرده صدایت کنم در این واویلای پرده دری بابای من !
بگذار التماس دستهایت را کنم، در این شهرآشوب یتیمی بابای من !
زیر این آوار های تجاوز، قصه های مکرر انفجار ، چه بگویم ان بار ؛ که توان دل نوشته ام نیست ، مجال درد و دلم نیست  ، از این  غافلان حرمت شکن .
آقای من !
سالها میگفتم :تنهایم ، اسیرم ، خسته ام ...
میگفتند :« هو الطرد الفرید الوحید » او آواره ی رانده شده ی تنهای یکتاست .
اما مگر زیر بار می رفت ،  این دل نابسامان! مگر قرار می گرفت ، این سر سوداگر پر اندیشه !
اما این بار ، اینجا ، میان بهت نگاه های من و تو ، نه جای دل بونه گیر است ، نه سر سودپرست سیاست پیشه ،
که شکوه کند از بی خانگی و بی پناهی.آدم این جا تنهاست.
اینجا خانه ای ویران است. نمی شنوم ! صدای گریه ی نوزاد نرگس را می گویم که میان نهیب انفجار ها گم شده. نمی بینم !
جا پای قدمهایت را میگویم که میان رد تانک های نظامی محو شده.
این بار ، اینجا ، گوئی تمام سقف های بالا سرمان فروریخته. انگار پشت و پناه تنهایی لرزیده و فروریخته. گل دسته ها را می گویم .
سقف گنبد سرداب را می گویم .خانه ات را میگویم. پناهم را می گویم. حریمت را می گویم . هرم داغ نفسهایم را می گویم.
آه دلت را می گویم ،که  هیهات اگر زبانه کشد . هیهات اگر به دامن ابلیس های این سرزمین برسد ، که خاکسترشان هم به باد نخواهد رسید.
                                                              انفجار مجدد حرم امامین عسگریین
خانه تان ویران باد که آواره کردید گل خانه ی چشم های شیعه را . سرگردان شود روزگارتان،  که سرگردان مان پسندیدید .
قرا از دلتان  دور باد که نفهمیدید قرار بی قراری هایمان را ، در تکیه به درو دیوار این خانه ، این حرم . این پناه.
من در میان خانه ها به خانه های لیلی مرور می کنم. این دیوار و آن دیوار (آنها) را می بوسم، دوستی و محبّت خانه ها دل مرا نبرده،
بلکه دوستی آن افرادی که در آن خانه ها ساکن بوده است، دل مرا برده است.  







نویسنده » سید حامد حکیمی پور » ساعت 3:5 صبح روز پنج شنبه 86 خرداد 24

 مهدیا

     تو که یک گوشه چشمت غم عالم ببرد
    حیف باشد که تو باشی و مرا غم ببرد

سلام . سلامی به گرمی آفتاب طنین عشق .سلام ای آفتاب عالم تاب نور و معرفت .
تو را در کدامین سرزمینها جستجو کنم ؟
در سرزمین نور یا در سرزمین مهر.......همه سرزمین ها را
به امید وصالت زیر پا خواهم گذاشت .
نمی دانم از کدامین درگه وارد می شوی تا قدم هایت را غرق
بوسه کنم.
    ای کاش می آمدی تا خاک قدمهایت را طوطیای چشمان اشکبارم کنم .
   
 
TinyPic image

امروز در دریای غم هجران یار ما قطره ایم .
قطره ای که از زلال آسمان عشق و معرفت لرزان و خیزان از لابلای غبار جهل و غفلت می بارد .

قطره ای که در گرما گرم چشم سوزان از داغ دلدار سر چشمه می گیرد و با زبان بی زبانی مینالد .
می نالد از سوز هجران . هجران یار دلشکسته .
یاری که در فراقش عمریست بی قرارم .
با آه و ناله و درد بر صبح جمعه می نگارم . می نگارم که ای قرارم ایا به وصل نیاید هجران و داغ یارم .
آقا به جان زهراء بر ما بکن عنایت . تا بینم از تو رویی تا غرق شوم در سرایت.آقام از ما چرا نهانی گنجینه معانی؟


نامه‌ای از ناحیه امام زمان (عج) به عثمان بن سعید


نویسنده » سید حامد حکیمی پور » ساعت 1:42 صبح روز جمعه 86 اردیبهشت 21

 

در این خطبه حضرت علی علیه السلام به غفلت و بی‌توجهی مردم پرداخته است و با بیان شرایط سخت پس از مرگ، انسان را از غفلت برحذر داشته است . حضرت می‌فرماید:

" فَإنَّکُمْ لَوْ عَایَنْتُمْ مَا قَدْ عَایَنَ مَنْ ماتَ مِنْکُمْ لَجَزِعْتُمْ وَ وَهِلْتُمْ، وَ سَمِعْتُمْ وَ اطَعْتُمْ؛ اگر مى‌دیدید آنچه را که مردگانتان پس از مرگ دیده‌اند، بی‌تابى مى‌نمودید و وحشت و اظطراب بر شما چیره مى‌شد ."

حتما همه شما در قبرستان، هنگام دفن میتی حضور داشته‌اید. در آن حال فردی را نظاره‌گریم که تا ساعاتی قبل زنده بود و قادر به انجام هر کاری بود ولی اکنون به موجودی بی حرکت و خاموش تبدیل شده است . البته این حالات، ظاهر امر است چرا که در باطن اتفاقاتی در حال رخداد است که ما نمی‌بینیم و میّت آن وقایع را درک می‌کند. بر اساس روایات، در این حال آن فرد داد و فریاد هم می‌کند اما کسی نمی‌شنود. حضرت علی علیه السلام در این فراز به این نکته اشاره می‌کنند که شما که زنده هستید متوجه نمی‌شوید چه بر سر آن مرده می‌آید و اگر می‌دیدید به وحشت و اظطراب می‌افتادید.

حال این سوال پیش می‌آید که چرا انسان پس از مرگ دچار وحشت و اظطراب می‌شود؟!

حضرت علی علیه السلام در این فراز به این نکته اشاره می‌کنند که شما که زنده هستید متوجه نمی‌شوید چه بر سر آن مرده می‌آید و اگر می‌دیدید به وحشت و اظطراب می‌افتادید.

به نظر می‌رسد که بنا بر آن فرمایش حضرت علی علیه السلام که مردم مردگانند و وقتی می‌میرند زنده می‌شوند؛ انسان پس از مرگ به هوشیاری می‌رسد و این هوشیاری برای او رنج‌آور و سخت می‌باشد. چرا که چیزهایی را که در طول زندگی خود شنیده و خوانده بود و نسبت به آن بی‌توجه بوده حال برایش عینیت یافته، ولی افسوس که دستش از دنیا کوتاه شده و زمان کاشتن پایان یافته و دیگر زمان درو کردن است .

از شواهد و منابع اسلامی چنین بر می‌آید که یکی از شدیدترین شکنجه‌های روح پس از جدایی از جسم، اینست که چرا در طول زندگی اعمال و فعالیتش اندک بوده است . چرا که چنین کسی، پس از مرگ شاهد تباهی زندگی خود خواهد بود و این حس تهی بودن برای فرد ترس و وحشت ایجاد می‌کند.

اگر انسان متوجه مرگ و رفتن باشد برای به دست آوردن جاه و مقام، متوسل به دروغ، تهمت و آبرو ریختن مردم نمی‌شود . و هزاران گناه دیگر که متاسفانه انسان برای به دست آوردن این دنیای فانی مرتکب آن اعمال ناپسند می‌شود و خود را گرفتار درد و رنج و عذاب الهی در قبر و قیامت می‌نماید .

" وَلَکِنْ مَحْجُوبٌ عَنْکُمْ مَا قَدْ عَایَنُوا وَ قَرِیبٌ ما یُطْرَحُ الْحِجَابُ ؛ ولى آنچه مردگانتان پس از مرگ دیده‌اند، اکنون از چشم شما پنهان است و به زودى پرده‌ها بالا خواهد رفت."

حضرت در این فراز به کسانی که زنده هستند هشدار می‌دهند که بدانید آنچه که اکنون مردگانتان دیده‌اند و شما نمی‌بینید به زودی برای شما نیز آشکار می‌شود. کنایه از این که بیدار باشید چون قرار نیست شما در این دنیا جاودان باشید بلکه نوبت مرگ شما هم می‌رسد و آنگاه پرده‌ها از مقابل چشمانتان فرو می‌افتد. اکنون که زنده هستید و فرصت اندوختن توشه دارید تلاش کنید که مسیر، سخت و فرصت کم است. بنا بر فرمایش حضرت علی علیه السلام فرصت‌ها همانند ابر در گذرند. زود باشد که بانگ برآید که باید بروی.

حضرت در این فراز به کسانی که زنده هستند هشدار می‌دهند که بدانید آنچه که اکنون مردگانتان دیده‌اند و شما نمی‌بینید به زودی برای شما نیز آشکار می‌شود. کنایه از این که بیدار باشید چون قرار نیست شما در این دنیا جاودان باشید بلکه نوبت مرگ شما هم می‌رسد و آنگاه پرده‌ها از مقابل چشمانتان فرو می‌افتد.

" وَ لَقَدْ بُصِّرْتُمْ إنْ ابْصَرْتُمْ، وَ اسْمِعْتُمْ، إنْ سَمِعْتُمْ، وَ هُدِیتُمْ إنِ اهْتَدَیْتُمْ ؛ آن حقایق را به شما نیز نشان دادند، ولى دیدن نخواستید و به گوش شما رسانیدند، ولى شنیدن نخواستید. راه را به شما نمودند، ولى ره یافتن نخواستید.

بِحَقِّ اقُولُ لَکُمْ: لَقَدْ جَاهَرَتْکُمُ الْعِبَرُ، وَ زُجِرْتُمْ بِمَا فِیهِ مُزْدَجَرٌ، وَ مَا یُبَلِّغُ عَنِ اللَهِ بَعْدَ رُسُلِ السَّمَاءِ إلا الْبَشَرُ ؛

به حق مى‌گویم که :

عبرت‌ها و اندرزها بر شما آشکار بود و از آنچه مى‌باید دورى جویید شما را منع کردند و پس از ملائکه، که رسولان آسمان‌اند، جز انسان فرمان خداوند را ابلاغ ننماید."

حضرت در این فراز از خطبه به این نکته اشاره می‌کنند که آن حقایق پشت پرده از طریق پیامبر و امام برای شما گفته شد ولی گوش ندادید و به آن توجه نکردید و به دنبال هوا و هوس و پاسخگویی خواهش‌های نفسانی خود بودید.

آیا هیچ فکر کرده‌اید که چرا رفتن به قبرستان مستحب شمرده شده است؟!

آیا به این سیره رسول اکرم صلی الله علیه و آله توجه کرده‌اید که چرا در تشییع جنازه و مراسم تدفین، حتما شرکت می‌کردند؟!

بنا بر آن فرمایش حضرت علی علیه السلام که مردم مردگانند و وقتی می‌میرند زنده می‌شوند؛ انسان پس از مرگ به هوشیاری می‌رسد و این هوشیاری برای او رنج‌آور و سخت می‌باشد. چرا که چیزهایی را که در طول زندگی خود شنیده و خوانده بود و نسبت به آن بی‌توجه بوده حال برایش عینیت یافته، ولی افسوس که دستش از دنیا کوتاه شده و زمان کاشتن پایان یافته و دیگر زمان درو کردن است .

چون این موارد به انسان یادآوری می‌کند که این دنیا محل گذر است و قرار نیست کسی در این دنیا بماند، و روزی هم نوبت به ما می‌رسد. اگر در مسئله مرگ تامل داشته باشیم قطعا نسبت به اعمال و رفتارمان دقت خواهیم داشت و شاهد این همه ظلم و ستم و جنایت نخواهیم بود. وقتی انسان به این مورد توجه و یقین داشته باشد که روزی از این دنیا خواهد رفت و باید پاسخگوی اعمالش باشد دیگر از هر راهی به دنبال ثروت اندوزی نمی‌رود و فقط از راه حلال کسب درآمد می‌کند.

اگر انسان متوجه مرگ و رفتن باشد برای به دست آوردن جاه و مقام، متوسل به دروغ، تهمت و آبرو ریختن مردم نمی‌شود. و هزاران گناه دیگر که متاسفانه انسان برای به دست آوردن این دنیای فانی مرتکب آن اعمال ناپسند می‌شود و خود را گرفتار درد و رنج و عذاب الهی در قبر و قیامت می‌نماید .

منبع:
نهج البلاغه، خطبه 20، ترجمه عبدالحمید آیتی



نویسنده » سید حامد حکیمی پور » ساعت 3:7 صبح روز پنج شنبه 86 اردیبهشت 13

   1   2      >