�ی��� ����ی�� ���ی� ��� سید حامد حکیمی پور - عطش عشق
سفارش تبلیغ
صبا ویژن



سید حامد حکیمی پور - عطش عشق






درباره نویسنده
سید حامد حکیمی پور - عطش عشق
سید حامد حکیمی پور
بسم رب المهدی.به نام آنکه سینه مان آکنده از عشق اوست و دیدگانمان در فراق او خون می گرید. در این وبلاگ سعی شده ضمن بیان عقاید شیعیان اثنی عشری و بدور از محیط خشک و بی روح کلامی،مجموعه ای از محبوبترینهای مذهبی خوانندگان عزیز جمع آوری شود.باشد که تحفه ای گردد به درگاه آنکه چشمانمان به راهش دوخته.
آیدی نویسنده
تماس با نویسنده

موضوعات مطالب
مناسبتهای اسلامی[36] . موعود[23] . غدیر ، ولایت ، امامت[19] . موبایل اسلامی[11] . قالب های مذهبی[9] . ملکوتیان[9] . حماسه حسینی[7] . عبرتهای زمان[7] . گالری اسلامی[5] . لوگوهای حمایتی .
آرشیو وبلاگ
لاگهای سال 1385
لاگهای سال 1386
لاگهای سال 1387
لاگهای سال 1388
لاگهای سال 1389


لینکهای روزانه
نرم افزار اسلامی موبایل [11]
صغیر اصفهانی [245]
پـــارس تــــولـــز [117]
تالار گفتمان برسا [106]
موسسه حضرت ولی عصر (عج) [166]
[آرشیو(5)]


لینک دوستان
غـایــب
کلوب من
لیله القدر
اسوه زمان
سجاده من
حیات طیبه
قرار شبانه
رخ اندیشه
بیقرار ظهور
مهسا آنلاین
دفتر خاطرات
دلتنگی عزیز
عروج روحانی
حضرت عشق
خدای مهربون
پرچمدار هدایت
تنهاترین سردار
غریب ترین مداح
عبد الرضا هلالی
حمید رضا علیمی
یا اباصالح ادرکنی
نسیمی از بهشت
چیز هایی که نگفتم
حزب اللهی مدرنیته
یا لثارات الحسین (ع)
طلاب حوزه علمیه قم
اللهم عجل لولیک الفرج
سیدجواد ذاکر حمید علیمی
وجود با وجود
پیاده تا عرش
بچه دانشجو !
یوسف زهراء
یا علی مدد
مستبصر
سوز عشق
همکلاس
عمومی
در سایه سار معرفت
وبلاگ اس ام اس
خلوت تنهایی
اس ام اس عاشقانه
مسیح اندیمشک
هـــــــو یا عـــلــــی
زندگی
موتور سنگین
شیرین الحکایات
رنـــگــارنــگ
..:: نـو ر و ز::..
دکتر رحیم پور ازغدی
با خاطرات تبیانیون
شهید جاودانی (کمیل)
انتظار
وبلاگ جامع دفاع مقدس
مشهد وبلاگ
اندیشه اسلامی
مذهب عشق
عطش عشق
وبلاگ قالب
قالب سازمذهبی

عضویت در خبرنامه
 
لوگوی وبلاگ
سید حامد حکیمی پور - عطش عشق


لوگوی دوستان
















آمار بازدید

کل بازدیدها : 288056

بازدیدهای امروز : 120

بازدیدهای دیروز : 16

 RSS 

   

پای دریا دست ساحل را گرفت
جود سلطان دست سائل را گرفت
عاقبت مرغ از قفس پرواز کرد
داغ زهرا جان فاضل را گرفت
رحلت مرجع عالیقدر تشیع حضرت آیت الله العظمی فاضل لنکرانی را تسلیت باد.

بارالها اینها چه مصائبی است که بر شیعیانت نازل می شوند ؟؟؟
هنوز داغ و درد رحلت آیت الله تبریزی(ره) آرام نگرفته ، هنوز اشک فراق یاران نخشکیده که فاضلی ازمردم ما را به سوی خود میبری ؟؟؟
اما چه خوش سعادت بود که ایام شهادت بی بی دو عالم روز لقاء با پروردگارش است و زهرای اطهر(س) شفاعتش رامی کند .
آنچنانکه به آن وعده داده شده بود .
لکن آنچه باید گفت اینجاست :ببینید و دل مبندید..... چشم بیندازید و دل نبازید..... دیر یا زود باید گذاشت و گذشت.

آیت الله فاضل لنکرانی به رحمت ایزدی پیوست .


 
آیت الله العظمی فاضل لنکرانی از مراجع عظام تقلید قم، به دیار باقی شتافت.
ایشان که مدتی پیش به دلیل بیماری برای ادامه مداوا به لندن اعزام شده بود،
پنج‌شنبه گذشته به اصرار خود به تهران بازگشت و مقارن ساعت 15 روز شنبه به دلیل نارسایی قلبی و شدت بیماری در بیت خود درگذشت.
در پی در گذشت این عالم ربانی شهر مقدس قم در ماتم فرو رفته و بیت معظم‌له میزبان عزاداران است.
همچنین صدای قرآن از مساجد و تکایای قم پخش می‌شود و بیوت آیات عظام میزبان شیعیان سوگوار در رحلت این عالم ربانی هستند
.
گفته می‌شود پیکر این عالم ربانی صبح دوشنبه همزمان با سالروز شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)در قم تشییع
و در جوار کریمه اهل بیت حضرت فاطمه معصومه (س) به خاک سپرده می‌شود
.
عالم ربانى و مرجع بزرگ تقلید شیعیان آیت الله العظمى حاج شیخ محمد فاضل لنکرانى در سال 1310 هجرى شمسى در شهر مقدس قم و در خانواده علم و فضیلت و عمل چشم به جهان گشود.
پدر ایشان، مرحوم آیت الله حاج شیخ فاضل لنکرانى از علماى صاحب نام و از اساتید بزرگ حوزه علمیه و از معتمدان و مصاحبان آیت الله العظمى بروجردى مرجع بزرگ شیعیان جهان و از اصحاب استفتاء ایشان، و والده مکرمه‌شان از فرزندان سادات معروف مبرقع از طوایف اصیل و پاک و خدوم قم بودند
.
پدر بزرگوارشان حضرت آیت الله فاضل لنکرانى یکى از روحانیون جلیل القدر و از محترم ترین بزرگان و اساتید حوزه علمیه قم به شمار مى‌رفت و ارتباط نزدیکى با آیت الله بروجردى داشت و یکى از اصحاب استفتاء ایشان و مورد اعتماد وى بود، همچنین از دوستان امام خمینى (ره) بود.
ایشان که از مهاجران قفقاز بود و سال ها در مشهد مقدس و حوزه علمیه زنجان به تحصیل وتدریس اشتغال داشت، یک سال بعد از آن که حوزه علمیه قم به دست مرحوم آیت الله حاج شیخ عبدالکریم حایرى یزدى تأسیس شد، وارد حوزه علمیه مقدسه قم گردیده بود
.
مرحوم آیت‌الله فاضل لنکرانی متقى در سالهاى دهه 50 در ردیف بزرگان علم و فضیلت و معنویت مورد توجه علما، فضلا و مؤمنین به عنوان یکى از برجسته ترین افرادى که داراى صلاحیت مرجعیت مى باشند قرار گرفت بطوریکه مراجعات زیادى براى انتشار رساله عملیه به ایشان میشد و بسیارى از علماى صاحبنظر حوزه و شهرستانها ایشان را به عنوان مرجع تقلید بعد از مراجع موجود در آن زمان معرفى میکردند. سوابق درخشان مبارزاتى علیه رژیم طاغوت و حمایت هاى مستمر از نهضت امام خمینى و توجه خاصى که حضرت امام به ایشان داشتند، بطوریکه در پاسخ تسلیت شهادت آیة الله حاج سید مصطفى خمینى در سال 1356 با عبارت «انشاالله تعالى موفق به خدمت به حوزه‌هاى اسلامى باشید و افاضل از برکات شما بهره مند شوند» اعتماد علمى خود و در سالهاى بعد از پیروزى انقلاب اسلامى با محول نمودن اداره امور حوزه علمیه قم به ایشان به عنوان شخصیتى که در رأس جامعه مدرسین حوزه علمیه در آن زمان قرار داشت، مراتب اعتماد عملى خود را به ایشان ابراز نمودند، جایگاه ویژه اجتماعى آیة الله العظمى فاضل را نشان میداد که مکمل جنبه هاى علمى و معنوى ایشان بود
.
بعد از رحلت مراجع تقلید طبقه قبل یعنى حضرت امام خمینى و حضرات آیات خوئى، گلپایگانى و اراکى،
زمانى که مسئولیت خطیر مرجعیت برعهده بزرگان دیگرى قرار میگرفت، آیت‌ الله العظمى فاضل لنکرانى به عنوان مرجع تقلید
مورد توجه علما و مردم قرار گرفتند
.
منبع  خبری : سایت آفتاب
 

پیام رهبری به مناسبت ارتحال آیت‌الله فاضل


نویسنده » سید حامد حکیمی پور » ساعت 3:0 صبح روز یکشنبه 86 خرداد 27

واویلای حرمت شکنی
سامرا

بگذار این بار بی پرده صدایت کنم در این واویلای پرده دری بابای من !
بگذار التماس دستهایت را کنم، در این شهرآشوب یتیمی بابای من !
زیر این آوار های تجاوز، قصه های مکرر انفجار ، چه بگویم ان بار ؛ که توان دل نوشته ام نیست ، مجال درد و دلم نیست  ، از این  غافلان حرمت شکن .
آقای من !
سالها میگفتم :تنهایم ، اسیرم ، خسته ام ...
میگفتند :« هو الطرد الفرید الوحید » او آواره ی رانده شده ی تنهای یکتاست .
اما مگر زیر بار می رفت ،  این دل نابسامان! مگر قرار می گرفت ، این سر سوداگر پر اندیشه !
اما این بار ، اینجا ، میان بهت نگاه های من و تو ، نه جای دل بونه گیر است ، نه سر سودپرست سیاست پیشه ،
که شکوه کند از بی خانگی و بی پناهی.آدم این جا تنهاست.
اینجا خانه ای ویران است. نمی شنوم ! صدای گریه ی نوزاد نرگس را می گویم که میان نهیب انفجار ها گم شده. نمی بینم !
جا پای قدمهایت را میگویم که میان رد تانک های نظامی محو شده.
این بار ، اینجا ، گوئی تمام سقف های بالا سرمان فروریخته. انگار پشت و پناه تنهایی لرزیده و فروریخته. گل دسته ها را می گویم .
سقف گنبد سرداب را می گویم .خانه ات را میگویم. پناهم را می گویم. حریمت را می گویم . هرم داغ نفسهایم را می گویم.
آه دلت را می گویم ،که  هیهات اگر زبانه کشد . هیهات اگر به دامن ابلیس های این سرزمین برسد ، که خاکسترشان هم به باد نخواهد رسید.
                                                              انفجار مجدد حرم امامین عسگریین
خانه تان ویران باد که آواره کردید گل خانه ی چشم های شیعه را . سرگردان شود روزگارتان،  که سرگردان مان پسندیدید .
قرا از دلتان  دور باد که نفهمیدید قرار بی قراری هایمان را ، در تکیه به درو دیوار این خانه ، این حرم . این پناه.
من در میان خانه ها به خانه های لیلی مرور می کنم. این دیوار و آن دیوار (آنها) را می بوسم، دوستی و محبّت خانه ها دل مرا نبرده،
بلکه دوستی آن افرادی که در آن خانه ها ساکن بوده است، دل مرا برده است.  







نویسنده » سید حامد حکیمی پور » ساعت 3:5 صبح روز پنج شنبه 86 خرداد 24

 مهدیا

     تو که یک گوشه چشمت غم عالم ببرد
    حیف باشد که تو باشی و مرا غم ببرد

سلام . سلامی به گرمی آفتاب طنین عشق .سلام ای آفتاب عالم تاب نور و معرفت .
تو را در کدامین سرزمینها جستجو کنم ؟
در سرزمین نور یا در سرزمین مهر.......همه سرزمین ها را
به امید وصالت زیر پا خواهم گذاشت .
نمی دانم از کدامین درگه وارد می شوی تا قدم هایت را غرق
بوسه کنم.
    ای کاش می آمدی تا خاک قدمهایت را طوطیای چشمان اشکبارم کنم .
   
 
TinyPic image

امروز در دریای غم هجران یار ما قطره ایم .
قطره ای که از زلال آسمان عشق و معرفت لرزان و خیزان از لابلای غبار جهل و غفلت می بارد .

قطره ای که در گرما گرم چشم سوزان از داغ دلدار سر چشمه می گیرد و با زبان بی زبانی مینالد .
می نالد از سوز هجران . هجران یار دلشکسته .
یاری که در فراقش عمریست بی قرارم .
با آه و ناله و درد بر صبح جمعه می نگارم . می نگارم که ای قرارم ایا به وصل نیاید هجران و داغ یارم .
آقا به جان زهراء بر ما بکن عنایت . تا بینم از تو رویی تا غرق شوم در سرایت.آقام از ما چرا نهانی گنجینه معانی؟


نامه‌ای از ناحیه امام زمان (عج) به عثمان بن سعید


نویسنده » سید حامد حکیمی پور » ساعت 1:42 صبح روز جمعه 86 اردیبهشت 21

 

در این خطبه حضرت علی علیه السلام به غفلت و بی‌توجهی مردم پرداخته است و با بیان شرایط سخت پس از مرگ، انسان را از غفلت برحذر داشته است . حضرت می‌فرماید:

" فَإنَّکُمْ لَوْ عَایَنْتُمْ مَا قَدْ عَایَنَ مَنْ ماتَ مِنْکُمْ لَجَزِعْتُمْ وَ وَهِلْتُمْ، وَ سَمِعْتُمْ وَ اطَعْتُمْ؛ اگر مى‌دیدید آنچه را که مردگانتان پس از مرگ دیده‌اند، بی‌تابى مى‌نمودید و وحشت و اظطراب بر شما چیره مى‌شد ."

حتما همه شما در قبرستان، هنگام دفن میتی حضور داشته‌اید. در آن حال فردی را نظاره‌گریم که تا ساعاتی قبل زنده بود و قادر به انجام هر کاری بود ولی اکنون به موجودی بی حرکت و خاموش تبدیل شده است . البته این حالات، ظاهر امر است چرا که در باطن اتفاقاتی در حال رخداد است که ما نمی‌بینیم و میّت آن وقایع را درک می‌کند. بر اساس روایات، در این حال آن فرد داد و فریاد هم می‌کند اما کسی نمی‌شنود. حضرت علی علیه السلام در این فراز به این نکته اشاره می‌کنند که شما که زنده هستید متوجه نمی‌شوید چه بر سر آن مرده می‌آید و اگر می‌دیدید به وحشت و اظطراب می‌افتادید.

حال این سوال پیش می‌آید که چرا انسان پس از مرگ دچار وحشت و اظطراب می‌شود؟!

حضرت علی علیه السلام در این فراز به این نکته اشاره می‌کنند که شما که زنده هستید متوجه نمی‌شوید چه بر سر آن مرده می‌آید و اگر می‌دیدید به وحشت و اظطراب می‌افتادید.

به نظر می‌رسد که بنا بر آن فرمایش حضرت علی علیه السلام که مردم مردگانند و وقتی می‌میرند زنده می‌شوند؛ انسان پس از مرگ به هوشیاری می‌رسد و این هوشیاری برای او رنج‌آور و سخت می‌باشد. چرا که چیزهایی را که در طول زندگی خود شنیده و خوانده بود و نسبت به آن بی‌توجه بوده حال برایش عینیت یافته، ولی افسوس که دستش از دنیا کوتاه شده و زمان کاشتن پایان یافته و دیگر زمان درو کردن است .

از شواهد و منابع اسلامی چنین بر می‌آید که یکی از شدیدترین شکنجه‌های روح پس از جدایی از جسم، اینست که چرا در طول زندگی اعمال و فعالیتش اندک بوده است . چرا که چنین کسی، پس از مرگ شاهد تباهی زندگی خود خواهد بود و این حس تهی بودن برای فرد ترس و وحشت ایجاد می‌کند.

اگر انسان متوجه مرگ و رفتن باشد برای به دست آوردن جاه و مقام، متوسل به دروغ، تهمت و آبرو ریختن مردم نمی‌شود . و هزاران گناه دیگر که متاسفانه انسان برای به دست آوردن این دنیای فانی مرتکب آن اعمال ناپسند می‌شود و خود را گرفتار درد و رنج و عذاب الهی در قبر و قیامت می‌نماید .

" وَلَکِنْ مَحْجُوبٌ عَنْکُمْ مَا قَدْ عَایَنُوا وَ قَرِیبٌ ما یُطْرَحُ الْحِجَابُ ؛ ولى آنچه مردگانتان پس از مرگ دیده‌اند، اکنون از چشم شما پنهان است و به زودى پرده‌ها بالا خواهد رفت."

حضرت در این فراز به کسانی که زنده هستند هشدار می‌دهند که بدانید آنچه که اکنون مردگانتان دیده‌اند و شما نمی‌بینید به زودی برای شما نیز آشکار می‌شود. کنایه از این که بیدار باشید چون قرار نیست شما در این دنیا جاودان باشید بلکه نوبت مرگ شما هم می‌رسد و آنگاه پرده‌ها از مقابل چشمانتان فرو می‌افتد. اکنون که زنده هستید و فرصت اندوختن توشه دارید تلاش کنید که مسیر، سخت و فرصت کم است. بنا بر فرمایش حضرت علی علیه السلام فرصت‌ها همانند ابر در گذرند. زود باشد که بانگ برآید که باید بروی.

حضرت در این فراز به کسانی که زنده هستند هشدار می‌دهند که بدانید آنچه که اکنون مردگانتان دیده‌اند و شما نمی‌بینید به زودی برای شما نیز آشکار می‌شود. کنایه از این که بیدار باشید چون قرار نیست شما در این دنیا جاودان باشید بلکه نوبت مرگ شما هم می‌رسد و آنگاه پرده‌ها از مقابل چشمانتان فرو می‌افتد.

" وَ لَقَدْ بُصِّرْتُمْ إنْ ابْصَرْتُمْ، وَ اسْمِعْتُمْ، إنْ سَمِعْتُمْ، وَ هُدِیتُمْ إنِ اهْتَدَیْتُمْ ؛ آن حقایق را به شما نیز نشان دادند، ولى دیدن نخواستید و به گوش شما رسانیدند، ولى شنیدن نخواستید. راه را به شما نمودند، ولى ره یافتن نخواستید.

بِحَقِّ اقُولُ لَکُمْ: لَقَدْ جَاهَرَتْکُمُ الْعِبَرُ، وَ زُجِرْتُمْ بِمَا فِیهِ مُزْدَجَرٌ، وَ مَا یُبَلِّغُ عَنِ اللَهِ بَعْدَ رُسُلِ السَّمَاءِ إلا الْبَشَرُ ؛

به حق مى‌گویم که :

عبرت‌ها و اندرزها بر شما آشکار بود و از آنچه مى‌باید دورى جویید شما را منع کردند و پس از ملائکه، که رسولان آسمان‌اند، جز انسان فرمان خداوند را ابلاغ ننماید."

حضرت در این فراز از خطبه به این نکته اشاره می‌کنند که آن حقایق پشت پرده از طریق پیامبر و امام برای شما گفته شد ولی گوش ندادید و به آن توجه نکردید و به دنبال هوا و هوس و پاسخگویی خواهش‌های نفسانی خود بودید.

آیا هیچ فکر کرده‌اید که چرا رفتن به قبرستان مستحب شمرده شده است؟!

آیا به این سیره رسول اکرم صلی الله علیه و آله توجه کرده‌اید که چرا در تشییع جنازه و مراسم تدفین، حتما شرکت می‌کردند؟!

بنا بر آن فرمایش حضرت علی علیه السلام که مردم مردگانند و وقتی می‌میرند زنده می‌شوند؛ انسان پس از مرگ به هوشیاری می‌رسد و این هوشیاری برای او رنج‌آور و سخت می‌باشد. چرا که چیزهایی را که در طول زندگی خود شنیده و خوانده بود و نسبت به آن بی‌توجه بوده حال برایش عینیت یافته، ولی افسوس که دستش از دنیا کوتاه شده و زمان کاشتن پایان یافته و دیگر زمان درو کردن است .

چون این موارد به انسان یادآوری می‌کند که این دنیا محل گذر است و قرار نیست کسی در این دنیا بماند، و روزی هم نوبت به ما می‌رسد. اگر در مسئله مرگ تامل داشته باشیم قطعا نسبت به اعمال و رفتارمان دقت خواهیم داشت و شاهد این همه ظلم و ستم و جنایت نخواهیم بود. وقتی انسان به این مورد توجه و یقین داشته باشد که روزی از این دنیا خواهد رفت و باید پاسخگوی اعمالش باشد دیگر از هر راهی به دنبال ثروت اندوزی نمی‌رود و فقط از راه حلال کسب درآمد می‌کند.

اگر انسان متوجه مرگ و رفتن باشد برای به دست آوردن جاه و مقام، متوسل به دروغ، تهمت و آبرو ریختن مردم نمی‌شود. و هزاران گناه دیگر که متاسفانه انسان برای به دست آوردن این دنیای فانی مرتکب آن اعمال ناپسند می‌شود و خود را گرفتار درد و رنج و عذاب الهی در قبر و قیامت می‌نماید .

منبع:
نهج البلاغه، خطبه 20، ترجمه عبدالحمید آیتی



نویسنده » سید حامد حکیمی پور » ساعت 3:7 صبح روز پنج شنبه 86 اردیبهشت 13

با عرض سلام و تبریک خدمت دوستان گرامی تقدیم می کنم :                                                        

ابو هاشم گوید: از حضرت امام حسن عسکرى صلوات الله علیه درباره‌ی آیه:

 « ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْکِتَابَ الَّذِینَ اصْطَفَیْنَا مِنْ عِبَادِنَا فَمِنْهُمْ ظَالِمٌ لِّنَفْسِهِ وَمِنْهُم مُّقْتَصِدٌ وَمِنْهُمْ سَابِقٌ بِالْخَیْرَاتِ بِإِذْنِ اللَّهِ ذَلِکَ هُوَ الْفَضْلُ الْکَبِیرُ(1) 

 سپس کتاب را به کسانی از بندگانمان که برگزیده بودیم به میراث دادیم بعضی بر خود ستم کردند و بعضی راه میانه را برگزیدند
و بعضی به فرمان خدا در کارهای نیک پیشی گرفتند و این است بخشایش بزرگ
»
سؤال کردم.
حضرت فرموند:
هر سه گروه از آل محمداند (صلوات الله علیهم)، "ظالم به نفس" از آنها کسى است که به امام معتقد نیست،

 "مقتصد" کسى است که عارف به امام باشد، و "سابق به خیرات" خود امام است.

در این بین من پیش خود درباره کرامتی که به آل محمد (ص) داده شده فکر مى‏کردم که بی اختیار گریه‏ام گرفت.

امام به من نگاه کرد و فرمود: عظمت شأن آل محمد بزرگتر از آن است که به نظرت آمده، خدا را حمد کن که تو را به ولایت آنها معتقد و متمسک کرده است.
روز قیامت وقتى که هر جمعیت با امامش خوانده مى‏شود با آنها خوانده خواهى شد ؛ تو بر خیرى.(2)
________________________
1- سوره مبارکه فاطر ، آیه شریفه  32
2- بحار الانوار ، ج 50 ، ص 254

برای مشاهده تصاویر ویژه و اسکرین سیور به ادامه مطلب رجوع کنید .
ادامه مطلب...


نویسنده » سید حامد حکیمی پور » ساعت 2:10 صبح روز جمعه 86 اردیبهشت 7

بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم ارزقنا شفاعة الحسین(ع) یوم الورود
(( واز تو کسب اطلاع میکنند که آیاوعده مجازات خدا حقیقت دارد ؟
بگو : بله و به پروردگارم قسم که آن کاملا حقیقت دارد
و شما نمی توانید ازآن مانع شوید.))
.................. آیه 53 سوره یونس

راستش فیلم این تصاویر رو که دیدم زبونم بند اومد و دیگه نمیدونستم چی بگم . فقط یه چیز:
یک ساعت بشینیم در مورد آیات و روایاتی که پیرامون شب اول قبرو عالم پس ازمرگ اومده فکرکنیم .

بعد تصمیم بگیریم که آیا مثل قبل عمل کنیم یا توبه کنیم و برگردیم .........؟؟؟؟

http://yasina.persiangig.com/image/photo-gallery/1.jpg
http://yasina.persiangig.com/image/photo-gallery/2.jpg
http://yasina.persiangig.com/image/photo-gallery/3.jpg

این تصاویری که میبینید مربوط به جوانیه که پس از سه روز به دستورپزشکان ازقبر بیرون آورده شده تا
علة مرگش مشخص بشه . ولی پس ازبیرون اومدن از قبربا چهره ای درهم وبسیارزننده مواجه میشند .
به گفته پدر میت ، ایشون تارک الصلاة بوده و به موسیقی های غنا گوش می داده.
من یقین ندارم که این تصاویر واقعی باشند ولی چیزی که یقینیست اینه که همه ما شب اول قبر داریم
و روزی باید پاسخ گوی اعمال دنیویمون باشیم . 

پیوند به :
- مرگ از دیدگاه امام علی علیه السلام
- تجسم اعمال در قبر



نویسنده » سید حامد حکیمی پور » ساعت 1:0 صبح روز جمعه 86 فروردین 31

با سلام و عرض تبریک به مناسبت فرا رسیدن میلاد پیامبر گرامی اسلام (ص) و امام صادق (ع)تقدیم میکنم.
در ایام تعطیلات نوروزی برای زیارت به مناطق جنگی رفته بودیم .خیلی حال عجیبی داشت.
شلمچه....
میعادگاه شهداء 

شلمچه !
ای قلب سینه‏های تپنده و ای آغوش گشوده به سوی پروردگار .
ای جایگاه عروج و ای مسلخ دیدار عشق . دیگر از در و دیوارت، صدای یا فاطمه شب عملیات به گوش نمی‏رسد .
دیگر فوج کبوتران عاشق در تو پرواز نمی‏کنند . دیگر اشکهای نیمه شب و مناجات شهدا را نمی‏بینی .
دیگر شهید همت‏ها و شاهچراغی‏ها و کریمی‏ها در تو آشیانه ندارند .


ای خاک مقدس به من بگو که برای عروج شهدا، شاهد چه وضوهایی بودی؟
ای مونس شب‏زنده‏داران و ای شاهد اشک شهیدان! به من بگو که شهدا در آخرین نمازشان چه گفتند؟
آری آنان با رمز یا فاطمه (علیهاالسلام) زمزمه می‏کردند که هر کس ولای مرتضی (علیه‏السلام) دارد، بیاید .
هر کس هوای کربلا دارد، بیاید . مهر اولاد علی (علیه‏السلام) در سینه داریم، با خصم زهرا (علیهاالسلام) کینه‏ای دیرینه داریم .



نویسنده » سید حامد حکیمی پور » ساعت 2:0 صبح روز پنج شنبه 86 فروردین 23

با سلام.
به منظور ترویج فرهنگ ناب تشیع ، تصمیم گرفتم هر چند وقت یکبار عکسهایی باموضوعات اسلامی برای شما دوستان گرامی
ومنتظران حضرت عشق (عج) بگذارم. امیدوارم مورد رضایت امام زمان (عج) و شما دوستان قرار بگیره .
برای دانلود بر روی عکسها کلیک کنید.برای صفحه دسکتاپ شما خیلی خوبه .یا علی

                             
                             
                            
                            
                            
                             
                            

برای تماشای سایربکگراندها به ادامه مطلبرجوع کنید.
ادامه مطلب...


نویسنده » سید حامد حکیمی پور » ساعت 1:0 عصر روز دوشنبه 86 فروردین 20

 باز میبینم روز از نو شد وروزی از نو.....................

رسیده است بهار دیگری اما همچون زمستان عریان آمده........

چگونه میشود که بهاری را جشن گرفت درحالی که هنوز دنیا در پشت خروارها ظلمت وتاریکی

خود را پنهان داشته........چگونه می شود سخن از شادی به میان آورد در حالی که........

هنوز ابر سیاهی و سرمای غربت بر سر عالمیان سایه افکنده.........

                      نمی دانم...................

                                             نمی دانم.................. 

 واقعا مات و حیرانم.........این بار واقعا مبهوت مانده ام ........

چرا بهار رسیده ولی مژده ظهور و فرج ارباب را کسی نداده ؟؟؟؟

                   

 چرا همه خوشحالند از اینکه سال نو آمده ولی کسی ناراحت نیست از اینکه دلبر نیامده ؟؟

  نمیدانم.....شاید هم همه ی مرم چون من غم و غصه هایشان را زیر لبخند هایشان پنهان

 می کنند...........شاید امسال او بیاید......خدا را چه دیده ای ........

 آن قدر چشم به راه مینشینم و با چشمان پر اشکم جاده انتظار را دید خواهم زد....

                      شاید  بیاید...................شاید

 

برگرفته شده از سایت حضرت عشق : http://hazrate-eshgh110.blogfa.com



نویسنده » سید حامد حکیمی پور » ساعت 8:21 عصر روز چهارشنبه 86 فروردین 8

بهاران از راه می رسد با بوی عطر بهار نارنج و ترنم یا محمد(ص)...

و تو هنوز در چهلمین روز داغ حسین بیتابی که آهنگ رحلت پیامبرت داغی عظیم تر در دل و جانت می افکند ...

و غم تنهاترین سردار؛ حسن بن علی روحت را تا اوج بی طاقتی پرواز می دهد....

اما یاد صبری عظیم و شکوه سکوتی پر از فریاد، توان ماندنت می بخشد ...

تو خوب می دانی که عرصه امروز، شور حسینی می خواهد و صبر حسنی...

تو بهارت را با یاد رسول آنگونه آغاز می کنی که هنوز از داغ بی حرمتی غربیان بی فرهنگ می سوزی...

و چگونه است که رسول تو را به خشونت نسبت می دهند در حالیکه او برگزیده خداوند رحیم است

و هنوز رحمت و مهربانی اش در برابر دشمنان شرمسار فراموش نشده است...

و مگر نه اینست که خداوند متعال در تورات و انجیل و زبور، حضرت محمد (ص)، بعثت، مهاجرت،
و اصحابش را چنین توصیف نمود:« محمد رسول الله و الذین معه اشداء علی الکفار رحماء بینهم...»
                         

محمد(ص) فرستاده خداست ؛ و کسانى که با او هستند در برابر کفار سرسخت و شدید، و در میان خود مهربانند.

پیوسته آنها را در حال رکوع و سجود مىبینى، در حالى که همواره فضل خدا و رضاى او را می طلبند.

نشانه آنها در صورتشان از اثر سجده نمایان است.

این، توصیف آنان در تورات و توصیف آنان در انجیل است... .

وچگونه است که محمد را به دنیا و لذایذ آن نسبت می دهند در حالیکه دنیا و جاذبه هایش در برابر محمد توان سر برآوردن ندارد....

و مگر نه اینست که محمد(ص) خود در باره دنیا می فرمود:

دنیا مانند اندامی است که سرِ آن خود بزرگ بینی، چشمش حرص، گوشش ولع، زبانش خود نمایی، دستش شهوت، پایش خودبینی،

قلبش غفلت و بی خبری، بودنش نیستی، و ثمره اش زوال است. (مصباح الشریعه باب 32 فی صفت الدنیا)

.... پس چگونه اینچنین می گوید و آنچنان که شما می پندارید عمل می نماید!

و گویا این نشخوارکنندگان آزادی بیان، فراموش کرده اند روزگاری را که برای جشن و شادی شان انسان هایی را،

 در برابر شیران درنده رها می کردندو از تماشای تکه تکه شدنشان در اوج لذت و هیجان به پایکوبی می پرداختند و

گویا امروزه خود را نیز نمی بینند ، که چه جان های بی گناهی در زیر شکنجه های عاملانشان گرفته می شود

 و چه زنانی در اثر رفتارهای وحشیانه شان کودکانی ناپاک به دنیا می آورند ...

و گویا نه چشم دارند و نه گوش که اعتراض های هر روزه روشندلان دنیا را بشنوند که از رفتارهای هم کیشانشان به ستوه آمده اند ...

و بسی شگفتی که به خود اجازه می دهند تا رفتارهای خود را به پیامبر اسلام نسبت دهند...

و اینگونه است که «تو» ... «ما» می شوی تا به همه آنان که می خواهند مسلمانان را در فراسوی امانیسم،

 به ورطه فراموشی و اختلاف کشانند ثابت کنی که دسیسه های شما، اگر نه ما را پیوند ندهد عشقی برادرانه در ما می آفریند
تا دیگر نه جدایی معنا دهد و نه پیوند؛

که ما از آغاز یکی بودیم و خواهیم بود و جهانی را با خویش همراه خواهیم کرد تا آنجا که با همه تلاش ها برای وارونه جلوه دادن اسلام،

باز هم هر روز و روز بر آمار مسلمانان افزوده خواهد شد...

سایت تبیان .زینب فرخ.



نویسنده » سید حامد حکیمی پور » ساعت 1:54 صبح روز جمعه 85 اسفند 25

<   <<   6   7   8   9   10   >>   >