�ی��� ����ی�� ���ی� ��� لاگهای سال 1386 - عطش عشق
سفارش تبلیغ
صبا ویژن



لاگهای سال 1386 - عطش عشق






درباره نویسنده
لاگهای سال 1386 - عطش عشق
سید حامد حکیمی پور
بسم رب المهدی.به نام آنکه سینه مان آکنده از عشق اوست و دیدگانمان در فراق او خون می گرید. در این وبلاگ سعی شده ضمن بیان عقاید شیعیان اثنی عشری و بدور از محیط خشک و بی روح کلامی،مجموعه ای از محبوبترینهای مذهبی خوانندگان عزیز جمع آوری شود.باشد که تحفه ای گردد به درگاه آنکه چشمانمان به راهش دوخته.
آیدی نویسنده
تماس با نویسنده

موضوعات مطالب
مناسبتهای اسلامی[36] . موعود[23] . غدیر ، ولایت ، امامت[19] . موبایل اسلامی[11] . قالب های مذهبی[9] . ملکوتیان[9] . حماسه حسینی[7] . عبرتهای زمان[7] . گالری اسلامی[5] . لوگوهای حمایتی .
آرشیو وبلاگ
لاگهای سال 1385
لاگهای سال 1386
لاگهای سال 1387
لاگهای سال 1388
لاگهای سال 1389


لینکهای روزانه
نرم افزار اسلامی موبایل [11]
صغیر اصفهانی [245]
پـــارس تــــولـــز [117]
تالار گفتمان برسا [106]
موسسه حضرت ولی عصر (عج) [166]
[آرشیو(5)]


لینک دوستان
غـایــب
کلوب من
لیله القدر
اسوه زمان
سجاده من
حیات طیبه
قرار شبانه
رخ اندیشه
بیقرار ظهور
مهسا آنلاین
دفتر خاطرات
دلتنگی عزیز
عروج روحانی
حضرت عشق
خدای مهربون
پرچمدار هدایت
تنهاترین سردار
غریب ترین مداح
عبد الرضا هلالی
حمید رضا علیمی
یا اباصالح ادرکنی
نسیمی از بهشت
چیز هایی که نگفتم
حزب اللهی مدرنیته
یا لثارات الحسین (ع)
طلاب حوزه علمیه قم
اللهم عجل لولیک الفرج
سیدجواد ذاکر حمید علیمی
وجود با وجود
پیاده تا عرش
بچه دانشجو !
یوسف زهراء
یا علی مدد
مستبصر
سوز عشق
همکلاس
عمومی
در سایه سار معرفت
وبلاگ اس ام اس
خلوت تنهایی
اس ام اس عاشقانه
مسیح اندیمشک
هـــــــو یا عـــلــــی
زندگی
موتور سنگین
شیرین الحکایات
رنـــگــارنــگ
..:: نـو ر و ز::..
دکتر رحیم پور ازغدی
با خاطرات تبیانیون
شهید جاودانی (کمیل)
انتظار
وبلاگ جامع دفاع مقدس
مشهد وبلاگ
اندیشه اسلامی
مذهب عشق
عطش عشق
وبلاگ قالب
قالب سازمذهبی

عضویت در خبرنامه
 
لوگوی وبلاگ
لاگهای سال 1386 - عطش عشق


لوگوی دوستان
















آمار بازدید

کل بازدیدها : 284741

بازدیدهای امروز : 6

بازدیدهای دیروز : 33

 RSS 

   

فرارسیدن ماه مبارک رمضان بر تمام شما رمضانیان و میهمانان ضیافت الهی مبارک باد.
میدونم همتون یه دلتنگیایی دارید . دلتون میخاد یه جا خالیش کنید و آروم بشید .
الآن وقتشه.یه طرحی دارم .امیدوارم خوشتون بیاد .
هرکی هرچی دوست داره و دلش توی این ماه میخاد از خدا بگیره اینجا توی قسمت نظرات بگه .
با اسم و آدرس اینترنتی خودش همینجا میارم .
      


1.خودم ( *.:*:.ســیـّـد.:*:.*) : 
                                  کـاش در ایــن ماه لایــق دیـدار شـوم
                                  سـحـری با نـظر لـطـف تـو بیدارشوم
                                  کاش منت بگذاری به سرم مهدی جان
                                  تا که همـسـفره تـو لحظه افطار شـوم

خدایا امسال بدون استادم توی ماه رمضون ، توی شبای قدر چی کار کنم ؟؟؟؟؟؟
به خدا همین روز اولیه ماه رمضون داشتم به خودم می گفتم امسال شبای احیا رو چی کار کنیم .
باورکنید پارسال در به در شدیم از بس که این مسجد و اون مسجد رفتیم .
خداییش جلسات استادمون یه چیز دیگه بود ....بالحسن بالحسن بالحسن ....بالحسین بالحسین بالحسین....
بالحجه بالحجه بالحجه....خیلی دلامون تنگ شده برای صــــــدای حاج آقا.
خدا میدونم که فقط تو میتونی مشکل ما رو حل کنی . ما رو دریاب .
بچه ها غربت خیلی بد دردیه.....ولی.....باید بچشد عذاب تنهایی را آنکس که زعصر خویش فراتر باشد.
برای استادم دعا کنید .
التماس دعا.
 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
2.اسوه :
تمام وجودمون از سرتا پا هیچی نداریم که بخواهیم به بعدیش فکر کنیم از همه لحاظ فقیریم وهمه چیز میخواهیم .
اما اگه یه حاجتمون برآورده بشه بقیه اش در گرو اون حاجت اصلی روا میشه واونم ظهور حضرت بقیه الله که ای کاش شب قدر امسال رقم بخوره واز این فلاکت نجاتمون بدهند .انشاالله
آدرس :  http://www.osvehzaman.blogfa.com 
  ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
3.
راهی بی انتها :
سلام بر عزیزم
من فقط یک خواسته دارم و آنهم اینست : خدایا فرج آقا امام زمان روحی فداه را الساعه برسان .
آدرس :  http://www.rabtahi.blogfa.com



نویسنده » سید حامد حکیمی پور » ساعت 12:28 صبح روز شنبه 86 شهریور 24

 در آخرین جمعه ماه شعبان، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله برای آماده ساختن یاران خود جهت استقبال از ماه مبارک رمضان خطبه ای خواند و این ماه را چنین توصیف فرمود:
" ای مردم ! ماه خدا با برکت آمرزش و رحمت به سوی شما رو می آورد. این ماه برترین ماهها است .
روزهای آن برتر از روزهای دیگر و شبهای آن بهترین شبها است ، لحظات و ساعات این ماه بهترین ساعات است.
ماهی است که به میهمانی خدا دعوت شده اید و از کسانیکه مورد اکرام خدا هستند می باشید ؛ نَفَسهای شما همچون تسبیح ، خوابتان چون عبادت ، اعمالتان مقبول و دعایتان مستجاب است ، پس با نیتهای خالص و دلهای پاک از خداوند بخواهید تا شما را در روزه داشتن و تلاوت قرآن در این ماه توفیق دهد چرا که بدبخت کسی است که از آمرزش الهی در این ماه بزرگ محروم گردد.
با گرسنگی و تشنگی خویش در این ماه به یاد گرسنگی و تشنگی رستاخیز باشید، بر فقرا و بینوایان بخشش کنید. پیران خویش را گرامی دارید ، به خردسالان رحمت آوریدپیوند خویشاوندی را محکم سازید.زبانهایتان را از گناه بازدارید ، چشمان خویش را از آنچه نگاه کردنش حلال نیست بپوشانید ، گوشهای خویش را از آنچه شنیدنش حرام است فرا گیرید و بر یتیمان مردم شفقت و محبت کنید تا با یتیمان شما چنین کنند.
از گناهان خود توبه کنید ؛ در اوقات نماز دستان خویش را به دعا بلند کنید که بهترین اوقاتی که خدا نظر می کند و دعاها مستجاب می شود ، وقت نماز است .
هر کس در این ماه یتیمی را گرامی دارد خداوند او را در قیامت گرامی می دارد.
هر کس در این ماه صله رحم و احسان داشته باشد، خدا او را در قیامت به رحمت خویش وصل می کند. ... "
  



نویسنده » سید حامد حکیمی پور » ساعت 10:49 عصر روز چهارشنبه 86 شهریور 21

مدتی است که در جامعه مجازی اینترنت بحثهایی مرتبط با عقاید شیعه و سنی به گونه ای مستدل و محکم از طرفین صادرمی شوند که نیازاساسی به استدلال را طلب می کند .لذا تصمیم بر این شد با عنایت حق تعالی در این زمینه مطالب زیر را عرضه کنم . امید است مورد رضایت حضرت ولی عصر (عج) و دوستان گرامی قرار بگیرد .

امامت :
امام در لغت به معنای پیشوا و رهبر آمده که گاهاً از آن به ولی نیز تعبیر می شود . برای کلمه ولی معانی بسیاری آمده که مشهورترین آنها، معنای سرپرستی است که در مسئله مورد بحث مقام مقام پیشوایی و سرپرستی در تمامی شئون علمی و عملی و فردی و اجتماعی در جامعه اسلامی است که به عنوان جانشین پیامبر (ص) تعیین گردیده .
دانشمندان فریقین شیعه و سنی امامت را چنین تعریف کرده اند :" امامت سرپرستی و ریاست عموم مسلمین در امر دین و دنیا ، به نیابت ازجانب پیامبر معظم اسلام است. "

دلایل عقلی بر نیازامت اسلام به امام :
1. اگر بعد ازپیامبر اسلام امام منصوب از طرف خداوند وجود نداشته باشد شناخت وظایف و تکالیف برای مردم میسرنمی باشد که در این صورت تکلیف ازدوش آنها برداشته می شود .و امر بدیهی این است که بعد ازپیامبر هیچ تکلیفی برداشته نخواهد شد.

2.اگر امام منصوب ازطرف خداوند در جامعه اسلامی وجود داشته باشد اختلاف در جهت فهم دین در امت اسلامی نخواهد بود ،زیرا تمامی برداشتهای مختلف و نظریات گوناگون با مراجعه به امام منصوب از طرف خداوند رفع خواهد شد و اگر امام ازجانب خداوند نباشد برداشتها از قران و سنت کاملا مختلف خواهد شد و درنتیجه غرض از ابلاغ دستورات الهی نقض می گردد.

3.با توجه به لزوم وجود حاکم در جامعه اسلامی و اتفاق کل امت به ضرورت وجود شخصیتی که حافظ و نگه دار دین و مجری مقررات و احکام الهی و تداومبخش مکتب رسالت باشد، اگر چنین شخصیتی از طرف خداوند منصوب نگردد ، بدیهی است که خطا پذیری و احیاناً تحت تاثیر هواهای نفسانی قرار گرفتن و جهل به حقایق ، موجب انحراف درمکتب و جایگزینی قوانین غیرالهی به جای قوانین الهی می گردد ، بنابر این وجود شخصیتی الهی که از خطا و جهل محفوظ و از خلاف و گناه مصون و سخن و عملش حجت و سند باشد و تمامی مردم مطیع و تسلیم او باشند ، در جامعه اسلامی پس از پیامبر ضرورت دارد .

اگرگفته شود پس از تعیین چنین شخصیتی از جانب خداوند بازهم اختلاف باقی است لازمه آن این است که نصب و تعیین الهی بی اثر وامری بیهوده می باشد .
در جواب باید گفت : اگر خداوند شخصیت امام معصوم را انتخاب و نصب نمود ،انحراف و فساد مردم بر اثر سوء اختیار خودشان است و نقص در اساس مکتب نیست . ولی اگر خداوند چنین فردی را انتخاب نکرد نقص در مکتب و برنامه هدایت الهی است
.

دلایل نقلی بر نیاز امت اسلام به امام :
آیات قرآنی :
1. (هیچ امتی نیست مگر آنکه در ان نذیر و بیم دهنده ای بوده است.) فاطر/24
2.(همانا تو بیم دهنده ای و برای هر گروهی هدایت کنند های هست.) رعد/7
3.(روزی که بر می انگیزیم در هر امتی گواهی را که از خود آنان می باشد و تو را گواه بر اینان می آوریم.)نحل/89

از آیات فوق استفاده می شود :
1.در هر زمانی گواه و هادی و منذر از طرف خداوند بر خلق وجود دارد .
2.در زمان شخص پیامبر چنین فردی خود پیامبر خواهد بود .
3.در زمانیکه پیامبر نباشد وصی و جانشین او منذر و هادی و گواه بر خلق است و لزوم وجود چنین شخصیتی مشخص است .

و روایت پیامبر که فرمودند : من مات و لم یعرف امام زمانه مات میتة الجاهلیة. از هر سندی گواه تر است بر لزوم وجود و شناخت امام و پیشوایی که از جانب خداوند منصوب شده باشد والا ضرورتی بر شناخت او نبود .

پیوند به :
چرا امام ؟ (2)



نویسنده » سید حامد حکیمی پور » ساعت 12:29 صبح روز پنج شنبه 86 شهریور 15


از مهمترین ویژگى هاى حکومت حضرت ولى عصر(عج)، تحقق اسلام واقعى است. این نکته در روایت متعددى بیان شده است.
رسول اکرم صلى الله علیه وآله فرمودند: « دوازدهمى از فرزندانم به طورى غایب مى شود که اصلا دیده نمى شود.
زمانى خواهد آمد که از اسلام جز اسمى و از قرآن جز اثرى باقى نمى ماند .
در آن هنگام، خدا به وى اجازه نهضت مى دهد و به وسیله او اسلام را تقویت نموده، تجدیدش مى کند. 

همچنین از امام صادق(ع) نقل شده است: « وقتى قائم قیام کرد به سیره رسول خدا صلى الله علیه وآله قیام مى کند، لیکن آثار محمد صلى الله علیه وآله را تفسیر و بیان مى کند. 

 همچنین در روایتى از امام صادق (ع) دلیل نامیدن حضرت مهدى به این اسم، بدان خاطر است که وى مردم را به چیزى که از آن دور افتاده اند، هدایت مى کند .

در دعاى ندبه نیز آرزوى ظهورش را مى کنیم به این عنوان که: «کجاست ذخیرهاى که فرائض و سنتها را تجدید مى کند و آیین و شریعت را به مسیر اصلى خود برمى گرداند و کتاب و حدود الهى را زنده مى گرداند ... ؟

این مطلب در دعاهاى دیگرى از جمله در دعاى عهد مورد اشاره قرار گرفته است .

تحقق اسلام واقعى به دست پر توان حضرت مهدى از یک سو بیانگر میزان انحراف اسلام از واقعیتهاى اصیل این دین الهى در عصر غیبت کبراست و از طرف دیگر، گویاى توانمندى حضرت ولى عصر در تحقق اسلام ناب محمدى مى باشد .

بدیهى است این مهم بدون صرف هزینه به دست نمىآید. فداکارى یاران پولادین حضرتش، یارى از سوى فرشتگان که ماموران الهى اند و طبعا پس از ثبات قدم مشمول آن خواهند شد؛ و نیز رعب و وحشتى که در دل دشمنان از این بابتها حاصل مى شود، مهمترین ابزارهاى جنگى آن بزرگوار و سپاهیان استوارتر از کوه آن حضرت مى باشند؛ زیرا سنت الهى بر این قرار گرفته که نهضت آن بزرگوار پس از نبردها و تلاشها و استقامت یاران به نتیجه برسد، نه براساس معجزه و صرفا نصرت و یارى خداوند. چنان که نهضت رسول خدا صلى الله علیه و آله بر همین اساس و پایه شکل گرفت.

گسترش عدالت
ابتدایى ترین پیام حاکمیت حضرت مهدى(ع) اندیشه اى است مبتنى بر بسط و گسترش عدالت با تمام زوایاى آن . به عبارت دیگر با شنیدن حکومت حضرت مهدى (عج) ناخودآگاه چارچوب حکومتى در اندیشه ما شکل مى گیرد که عدالت و دادگسترى مشخصه آن مى باشد. گسترش عدالت از سوى حضرت مهدى و مبارزه با ظلم و ستم ( که طبعا بدون این مبارزه تحقق عدالت ممکن نیست) در روایات گوناگون مورد اشاره قرار گرفته است:

رسول اکرم صلى الله علیه و آله فرمودند: « دنیا سیر نمى شود تا این که مردى از اولاد حسین امور امت مرا در دست گیرد و دنیا را پر از عدل و داد کند، چنان که از ظلم و جور پر شده باشد

در روایتى دیگر از آن حضرت آمده است: «مردى از اهل بیت من بیرون مى آید که اسمش، اسم من؛ و خُلقش، خلق من است. پس زمین را از عدل و قسط پر مى سازد چنان که از ستم و جور پر شده باشد.»

در دعاهاى مربوط به حضرت مهدى که در کتابهاى ادعیه به خواندن آنها سفارش شده است، این ویژگى از حکومت آن حضرت نوید بخش دل منتظران است .

در دعاى موسوم به استغاثه به حضرت صاحب الزمان (عج) آمده است: « شهادت مى دهم که امام و رهبر در گفتار و کردار هستى و تو آنى که زمین را از داد و عدل پُر مى سازى، پس از آن که از ستم و بیداد پر شده باشد ...»

در دیگر دعاها نیز این ویژگى به عنوان صفت جدا نشدنى از حکومت آن حجت الهى عنوان شده است. اصولا وعده الهى مبنى بر حاکمیت مستضعفان که در قرآن کریم مورد اشاره قرار گرفته است، نمى تواند بدون گسترش عدالت تحقق یابد. 

توجه به این نکته مهم نیز ضرورى است که وقتى سخن از عدالت در حکومت حضرت مهدى (عج) به میان مى آید، در ابتدا عدالت اجتماعى و عدالت در توزیع امکانات مادى به ذهن مى رسد. اگر چه این مهم، یکى از مصادیق عدالتى است که به دست پر توان حضرت ولى عصر(عج) تحقق مى یابد، اما همه عدالت به این مصداق منحصر نمى گردد. .

عدالت و عدل هر گاه در معناى لغوى آن در نظر گرفته شود مفهومى بسیار پر دامنه پیدا مى کند و پیش از آن که در عرصه جامعه عینیت یابد، درون شخص را فرا مى گیرد. به عبارت دیگر، عدالت پیش از آن که مفهومى اجتماعى و سیاسى داشته باشد، مفهومى شخصى و اخلاقى دارد. از نقطه نظر علماى اخلاق، کسى که بین قواى زمینى و ملکوتى خود توازن و تعادل ایجاد مى کند، عدالت را در مملکت وجودى خود مستقر کرده است . چنین شخصى از افراط و تفریط در ارضاى خواسته هاى شخصى و نفسانى و از افراط و تفریط در عبادات و مناسک پرهیز مى کند .

در حاکمیت حضرت مهدى عدالت نه تنها ابعاد اجتماعى و نهادهاى حکومتى را رنگ و رونق خواهد داد، بلکه پیش و یا همزمان با آن وجود فردى اشخاص را زینت مى بخشد و همین امر مهمترین ضمانت اجرایى عدالت در صحنه جامعه خواهد بود .

به عبارت دیگر، از آن جا که آحاد جامعه در حکومت حضرت مهدى، از عدالت درونى بهرهمند مى شوند، عدالت بیرونى دستخوش تعرض هوسهاى درونى افراد قرار نمى گیرد، زیرا عدالت درونى، لگام و مهارى بر هواهاى نفسانى است و اصولا هر گاه حکومتهاى دنیا بتوانند درون افراد را از لجام گسیختگى و هرزهگى باز دارند، عدالت اجتماعى در معرض هجوم خواستههاى نفسانى قرار نمى گیرد . اما از آن جا که تمام همّ و غم حکومتها به این امر مهم اختصاص نمى یابد و یا تلاش چندانى در این زمینه صورت نمى گیرد، لاجرم عدالت اجتماعى در معرض حمله هوا و هوس افراد قرار گرفته، حتى نیروهاى انسانىاى که پاسدارى از عدالت اجتماعى برعهده آنهاست، در شرایطى خود متعرض عدالت بیرونى و عدالت اجتماعى خواهند شد . بر این اساس، حکومت حضرت مهدى از عدالتى پایدار و تضمین شده برخوردار خواهد شد، که پاسدارى از آن نه تنها برعهده عدالت درونى است بلکه از طریق نهادهاى دادرسى و کیفرى نیز محافظت مى گردد .

روایاتى که در خصوص داورى و قضاوت آن حضرت وارد شده، بیانگر این نکته است که عدالت اجتماعى در عصر آن حضرت نه تنها از طریق عدالت درونى افراد، بلکه از طریق نهادهاى قضایى که جزیى از حکومت آن حضرت هستند، پاسدارى مى شود .

گسترش علم و دانش
از دیگر ویژگىهاى حکومت حضرت مهدى (عج)، گسترش علم و دانش است . این مهم علاوه بر این که در روایات مورد اشاره قرار گرفته، متکى بر یک اصل عقلى است . زیرا هر گاه حکومتى توانست اسلام را که آموزه هاى آن منطبق بر فطرت الهى است محقق سازد و عدالت فردى و اجتماعى را زینت بخش حاکمیت خود قرار دهد، آن وقت توان و استعداد مردم به جاى این که صرف هرزهگى و منفعت طلبى نفسانى گردد، صرف کسب علم و دانش مىگردد. علاوه بر این، برکات علم و دانش بر چنین جامعه اى که زمامدار آن حجت خداوند است سرازیر خواهد گردید و جامعه از چنان مرتبه علم و دانش بهرهمند مى گردد که هرگز تاریخ بشر نمونه آن را به خود ندیده است.

در این خصوص امام صادق (ع) مى فرماید:
«علم و دانش به بیست و هفت قسمت تقسیم شده، اما تاکنون بیش از دو قسمت آن در دسترس بشر قرار گرفته است. وقتى قائم ما قیام نمود، بیست و پنج قسمت دیگر را آشکار مى کند و در بین بشر پخش مى نماید.»

نزول برکات آسمان
در حکومت حضرت مهدى (عج)، به دلیل رعایت تقواى الهى از سوى مردم، آسمان و زمین درهاى برکات خود را مى گشایند و نعمتهاى الهى اعم از مادى و معنوى، اهل زمین را سیراب مى سازد.
در روایتى دیگر از رسول خدا صلى الله علیه و آله آمده است: «مهدى موعود از فرزندان و اهل بیت من، در آخرالزمان خارج مى شود. آسمان بارانش را براى او نازل مى سازد و زمین گیاهانش را براى او خارج مى کند . زمین را از عدل و داد پُر مى کند، چنان که مردم آن را پر از ظلم و جور نموده اند.»

نتیجه چنین برکات و دستاورد چنان عدالتى از بین رفتن فاصله طبقاتى و محو فقر و استضعاف است . چنان که امام صادق (ع) فرمودند: «... در این هنگام زمین، گنجهاى خود را آشکار مى سازد و برکات خود را ظاهر مى کند و کسى موردى را براى انفاق و صدقه و کمک مالى نمى یابد؛ زیرا همه مؤمنان بى نیاز و غنى خواهند شد ...»

تکامل اندیشه ها
برکات آسمانى و زمینى، که شامل حال مردم در عصر ظهور مى گردد، منحصر به برکات مادى ( باران و معادن و مواردى از این دست) نیست. برکات معنوى، از جلمه تکمیل شدن اندیشه ها و عقول، مصداق روشن برکاتى است که در زمان حضرت مهدى اهل عالم را در بر مى گیرد و این نیست مگر به دلیل وجود مقدس حضرت مهدى (عج) .

روایتى از امام باقر(ع) در این خصوص مىفرماید: « وقتى قائم ما قیام نمود، خدا دست لطفش را بر سر بندگان مى نهد و حواسشان را جمع و عقولشان را کامل مى گرداند.»

ویژگىهاى حکومت حضرت مهدى به موارد ذکر شده منحصر نمى گردد. همان طور که گفته شد، اینها مهمترین ویژگى های حکومت آن حجت پروردگار است، البته سایر ویژگى ها و شاخصهاى حکومت آن بزرگوار در قالب ویژگى هایى که گفته شد، قابل بررسى و جست و جو مى باشند.

به این نکته نیز باید توجه کرد که رسیدن به چنین حکومتى با این ویژگى ها، از طریق معجزه و بدون زحمت به دست نمى آید؛ همان طور که تلاش و مجاهدتهاى یاران آن حضرت، بدون نصرت و تایید الهى ره به جایى نخواهد برد که این سنت الهى است: «ان تنصر الله ینصرکم و یثبت اقدامکم ...»

در پایان، این نوشتار را به جملاتى از دعاى عهد زینت مىدهیم :

«... خداوندا مرا از یاران و کمک رسانان به آن حضرت و از دفاع کنندگان از آن بزرگوار و از کسانى که [براى یارى اش] مى شتابند ... و از شهید شوندگان در راه حضرتش قرار بده! ...»



نویسنده » سید حامد حکیمی پور » ساعت 2:5 صبح روز دوشنبه 86 شهریور 5

 
تاریخ انتظار و شکیبایى ما به آن ظلمى که در عاشورا بر ما رفته است برمى گردد. به آن تیرها که از کمان قساوت برخاست و بر گلوى مظلومیت نشست، به آن سم اسب هاى کفر که بدن هاى پاک را مشبک کرد. به آن جنایتى که دست و پاى مردانگى را برید. از آن زمان تاکنون ما به آب حیات انتظار زنده ایم. انتظار ظهور منتقم خون حسین علیه السلام، و همه مظلومان پهنه خاک. تاریخ استقامت ما از آن زمان هم دورتر مى رود. از عاشورا مى گذرد و به بعثت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله مى رسد. او که در مقابل همه جهل و ظلم و کفر و شرک و عناد و فسادى که جهان آن زمان را پوشانده بود وعده مى فرمود کسى خواهد آمد:

نامش نام من، کنیه اش کنیه من، لقبش لقب من، دوازدهمین وصى من خواهد بود و جهان را از توحید و عدل و داد پر خواهد کرد. اما تاریخ صبر و انتظار و بردبارى ما را وسعتى است از هابیل تاکنون و تا برخاستن فریاد جبرئیل در زمین و آسمان و آوردن مژده ظهور امام زمان عجل الله تعالى فرجه.

آرى! در آن زمان هستى حیات خواهد یافت؛ عشق پر و بال خواهد گشود و در رگ هاى خشکیده علم، خون تازه خواهد دوید.
پشت هیولاى ظلم و جهل، با خاک، انس جاودان خواهد گرفت. شیطان خلع سلاح خواهد شد.
انسان بر مرکب رشد خواهد نشست و عروج را زمزمه خواهد کرد.

در جلد 13 کتاب بحارالانوار از پیامبر عظیم الشان اسلام حضرت محمد صلى الله علیه وآله، اینگونه نقل گردیده است: سوگند به خدایى
که مرا به نبوت برگزیده، مردم از نور رهبرى او در دوران غیبتش بهره مى گیرند؛ همانگونه که از خورشید به هنگام قرار گرفتن پشت ابرها.

اشعه نامرئى وجود مقدس امام زمان عجل الله تعالى فرجه، به هنگامى که در پشت ابرهاى غیبت نهان است، داراى آثار گوناگون و متعددى است که به برخى از آنها اشاره مى شود:

1- امید بخشیدن به جامعه 

در میدان هاى نبرد تمام کوشش گروهى از رزمندگان فداکار این است که پرچم حق را به اهتزاز درآورند چرا که برقرار بودن پرچم حق، موجب دلگرمى سربازان و تلاش و کوشش مستمر آنان است. وجود فرمانده لشکر در مقر فرماندهى حتى اگر ساکت و خاموش باشد خون گرم و پرحرارتى را در عروق رزمندگان به حرکت درمى آورد. شیعه نیز طبق عقیدهاى که به وجود امام زنده دارد هر چند او را در میان خود نمى بیند، ولى خود را تنها نمى داند. او همواره انتظار بازگشت آن یار سفرکرده را مى کشد. انتظارى سازنده و اثربخش و حرکت آفرین. اثرات روانى این طرز تفکر در زنده نگه داشتن امید در جامعه و وادار ساختن افراد به خودسازى کاملا مشهود است.

2- پاسدارى از دین خدا و آئین حق

همیشه باید در میان جمع مسلمانان کسى باشد که مفاهیم فناناپذیر تعالیم اسلام را در شکل اصلى اش حفظ و براى آیندگان نگهدارى کند. حفظ این آیین اصیل به وسیله یک پیشواى معصوم در سطح جهانى امکانپذیر است، خواه آشکار باشد یا پنهان.
سینه امام و روح بلندش مخزن آسیب ناپذیر حفظ اسناد آیین الهى است که اصالت هاى نخستین و ویژگی هاى آسمانى این
تعلیمات را در خود نگهدارى مى کند تا دلایل الهى و نشانه هاى روشن پروردگار باطل نگردد و به خاموشى نگراید.

3- تربیت گروه شایستگان

معنى غیبت امام این نیست که او به شکل یک روح نامریى یا اشعه اى ناپیدا درمى آید، بلکه او از یک زندگى طبیعى برخوردار است و به طور ناشناخته در میان همین انسان ها رفت و آمد دارد و دل هاى بسیار آماده را برمى انگیزد و در اختیار مى گیرد و بیش از پیش آماده مى کند و مى سازد. افراد مستعد به تفاوت میزان استعداد و شایستگى خود توفیق درک و سعادت رؤیت آن حضرت را پیدا مى کنند که از جمله آنان مى توان بزرگانى چون محقق اردبیلى و سید بحرالعلوم و... را نام برد.

4- نفوذ گسترده معنوى

وجود امام علیه السلام، در پشت ابرهاى غیبت نیز این اثر را دارد که از طریق اشعه نیرومند و پر دامنه شخصیت خود، دل هاى آماده را در نزدیک و دور تحت تاثیر جذبه مخصوص قرار می دهد و به تربیت و تکامل آنها مى پردازد و از آنها انسان هایى کامل تر مى سازد. ما قطب هاى مغناطیسى زمین را با چشم خود نمى بینیم ولى اثر آنها روى عقربه هاى قطبنما در دریاها راهنماى کشتی هاست.
وجود امام علیه السلام نیز در زمان غیبت با امواج جاذبه معنوى خود، افکار و جان هاى زیادى را که در دور یا نزدیک قرار دارند هدایــت
مى کند و از سرگردانى رهایى مى بخشد.

5- ترسیم اهداف آفرینش

این جهان و تمام مواهب آن از دیدگاه یک فرد خداپرست که با مفاهیمى چون علم و حکمت خداوند آشناست، براى صالحان و پاکان آفریده شده است. باغبان آفرینش جهان پهناور هستى به خاطر همین گروه که در رأس آن وجود مقدس امام علیه السلام است فیض و مواهب خود را همچنان ادامه مىدهد. در حدیثى آمده است: " از برکت وجود حجت و نماینده الهى، مردم روزى مى برند و به خاطر هستى او آسمان و زمین برپاست. "

6- نظارت بر اعمال شیعیان

طبق اعتقاد عمومى شیعه که در روایات بسیار زیادى در منابع مذهبى آمده است؛ امام به طور مداوم در دوران غیبت مراقب حال پیروان
خویش است و طبق یک الهام الهى از وضع اعمال آنها آگاه مى گردد .

الــلّـــهــم عـجّـل لـولـیـّک الـفـرج

 



نویسنده » سید حامد حکیمی پور » ساعت 1:41 صبح روز چهارشنبه 86 مرداد 31

حضرت رسول اکرم(ص) می‌فرماید: شعبان ماه من است، پس در این ماه برای جلب محبّت پیغمبر خود و برای تقرّب به سوی پروردگار‌ روزه بدارید.

ماه شعبان، ماه بسیار شریفی است و به حضرت سید انبیا(ص) منتسب است. آن حضرت همه این ماه را روزه می‌گرفت و روزه آن را به ماه رمضان متّصل می‌کرد.

پیامبر(ص) می‌فرمودند شعبان ماه من است، هر که یک روز از این ماه را روزه بدارد، بهشت بر او واجب می‌شود.
از امام صادق(ع) نیز روایت شده است: چون ماه شعبان می‌رسید حضرت زین‌العابدین(ع) اصحاب خود را جمع می‌کرد
ومی‌فرمود: ای اصحاب من، می‌دانید این چه ماهی است؟ این ماه شعبان است، و حضرت رسول(ص) می‌فرماید شعبان ماه من است، پس در این ماه برای جلب محبّت پیغمبر خود، و برای تقرّب به سوی پروردگار خویش،‌ روزه بدارید،‌ به خدایی که جان علی‌بن الحسین(ع) به دست قدرت اوست، سوگند یاد می‌کنم از پدرم حسین‌بن علی(ع) شنیدم که فرمود: از امیرالمؤمنین(ع) شنیدم: هر که شعبان را برای جلب محبّت ،پیامبر و تقرّب جستن به سوی خداوند روزه بدارد خداوند او را دوست بدارد، و در روز قیامت به کرامتش نزدیک نماید، و بهشت را بر او واجب گرداند
.

از صفوان جمّال روایت شده است که امام صادق(ع) به وی فرمود: کسانی را که پیرامون و اطراف تو هستند به روزه شعبان وادار کن. گفتم: فدایت شوم، مگر در فضیلت آن چیزی می‌بینی؟ فرمود: آری رسول خدا(ص) هرگاه هلال شعبان را می‌دید، به منادی دستور می‌داد تا در مدینه ندا کنند: ای اهل مدینه، من از جانب خدا(ص)‌ به سوی شما ارسال شده‌ام، آن حضرت می‌فرماید: آگاه باشید، به درستی که شعبان ماه من است، خدا رحمت کند کسی را، که مرا در ماه من یاری کند،‌ یعنی روزه بدارد آن را.‌امیرالمؤمنین(ع) نیز چنین فرموده است: از هنگامی که شنیدم منادی رسول خدا(ص) در شعبان ندا داد، روزه شعبان از من فوت نشد، و تا زمانی که زنده هستم به خواست خداوند از من فوت نخواهد شد.


*
بعضی از اعمال این ماه
اوّل: هر روز هفتاد مرتبه بگوید: «أًستَغفِرُاللهَ وَ أَسأَلُهُ التَّوبَهَ»

دوم: هر روز هفتاد مرتبه بخواند: «أَستَغفِرُاللهَ الَّذی لا إِلهَ إِلاّ هُوَ الرَّحمنُ‌ الرَّحیمُ الحَیُّ القَیُّومُ وَ أَتُوبُ إِلَیهِ». در بعضی روایات «الحیُّ القَیُّومُ» پیش از «الرَّحمنُ الرَّحیمُ» است، و عمل به هر دو خوب است. و از روایات استفاده می‌شود، که بهترین دعاها و ذکرها در این ماه استغفار است، و هر که در هر روز این ماه هفتاد مرتبه استغفار کند، مانند این است که در ماه‌های دیگر هفتاد هزار مرتبه استغفار کند.

سوّم: در این ماه صدقه بدهد،‌ گرچه نصف دانه خرمایی باشد، تا حق‌تعالی بدن او را بر آتش دوزخ حرام کند. از امام صادق(ع) نقل شده است که از وجود مبارک ایشان درباره فضیلت روزه رجب سؤال کردند؟ فرمود: چرا از روزه شعبان غافل هستید؟ راوی عرض کرد: یَابنَ رسول‌الله کسی که یک روز از شعبان را روزه بدارد، چه ثوابی دارد؟ فرمود: به خدا سوگند بهشت پاداش آن است، عرض کرد یَابنَ رسول‌الله بهترین اعمال در این ماه چیست؟ فرمود: صدقه و استغفار، هر که در ماه شعبان صدقه دهد حق‌تعالی آن را رشد و نموّ دهد همان‌گونه که یکی از شما بچّه شترش را رشد می‌دهد، تا آن که در قیامت، در حالی که به اندازه کوه احد شده باشد به صاحبش باز گردد.

چهارم: در تمام این ماه هزار مرتبه بگوید: «لا إِلهَ إِلَّا اللهُ، وَ لا نَعْبُدُ إِلّا إیّاهٌ مٌخْلِصینَ لَهُ الدّینَ وَ لَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ؛ معبودی جز خدا نیست، و نپرستیم جز او را، در حالی که دین را برای او خالص کردیم، گرچه مشرکان را خوش نیاید». این ذکر پاداش بسیاری دارد، از جمله اینکه در نامه عملش عبادت هزار ساله بنویسند.

پنجم: در هر پنجشنبه این ماه دو رکعت نماز بجا آورد، در هر رکعت پس از سوره «حَمْد» صد مرتبه «قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ» خوانده و بعد از سلام نماز صد مرتبه صلوات بفرستد، تا حق‌تعالی هر حاجتی که در امر دین و دنیا دارد روا کند، و نیز روزة هر پنجشنبه این ماه فضیلت بسیار دارد. روایت شده است که در هر پنجشنبه ماه شعبان آسمانها را زینت می‌کنند، پس ملائکه عرض می‌کنند، خداوندا! روزه‌داران این روز را بیامرز، و دعای آنان را اجابت فرما. در خبر نبوی است: هر که روز دوشنبه و پنجشنبه شعبان را روزه بدارد، حق‌تعالی بیست حاجت از حوایج دنیا، و بیست حاجت از حوایج آخرت او را برآورد.

ششم: در این ماه بسیار صلوات فرستد.



نویسنده » سید حامد حکیمی پور » ساعت 11:54 صبح روز دوشنبه 86 مرداد 29


در حال عبادت معبود خویش و تفکر در اسرار آفرینش در غار حراء بود که فرشته وحی ازجانب رب العظیم فرود آمد .
فرشته وحی با گفتاری کاملا عتوفت آمیز گفت :((تو رسول خدایی و من جبرئیل هستم .))
سپس لوحی را که در دست داشت مورد اشاره قرار داد و گفت :((بخوان))
پیامبری که هیچگاه نه معلمی داشته و نه آموزشی دیده بود در خود احساس می کرد که تمام پرده های مانع از خواندن لوح کنار رفته و
اوقادر به خواندن شده و او این را مشاهده کرد :(( إقرأ باسم ربک الذی خلق......)) آری چه شروع زیبا و کاملی .

این آیات از خواندن، خلقت، کیفیت خلقت، شکر و سپاس، علم و دانش و... سخن گفته است، گویی خواندن مترتب بر فهم و درک آدمی از خلقت است. و گویی باور خلقت اگر با علم و دانش عجین شود، انسان را به اوج آگاهی می رساند...

قلب منور و آسمانی او به نور وحی روشن شده بود و اسلام و دین نهایی الهی به سوی بشر عرضه شده بود . دینی که بشر را از انحرافات و خرافات نجات بخشید .


نویسنده » سید حامد حکیمی پور » ساعت 11:41 عصر روز جمعه 86 مرداد 19


حضرت امام موسى بن جعفر علیهماالسلام، معروف به کاظم، باب الحوائج و عبد الصالح در روز یکشنبه 7 صفر سال 128 قمرى در روستاى «ابواء»، دهى در بین مکه و مدینه، متولد گردید.

نام مادر آن حضرت، حمیده است.

آن حضرت در 25 رجب سال 183 قمرى، در زندان هارون الرّشید عبّاسى در بغداد، در 55 سالگى به دستور هارون مسموم گردید و به شهادت رسید.

مرقد شریفش در کاظمین، نزدیک بغداد، زیارتگاه شیفتگان حضرتش می‌باشد.

حضرت امام موسی کاظم علیه السلام، سی و هفت فرزند پسر و دختر از خود به جای گذارده که والاترینشان حضرت علی بن موسی الرّضا علیه السلام می‌باشد.

امام موسى کاظم علیه السلام همان راه و روش پدرش حضرت صادق علیه السلام را بر محور برنامه ریزى فکرى و آگاهى عقیدتى و مبارزه با عقاید انحرافى، ادامه داد.

ابن حجر هیثمى می‌گوید: «موسى کاظم وارث علوم و دانش‌هاى پدر و داراى فضل و کمال او بود وى در پرتو عفو و گذشت و بردبارى فوق العاده که در رفتار با مردمِ نادانِ زمان از خود نشان داد، لقب کاظم یافت، و در زمان او هیچ کس در معارف الهى و دانش و بخشش به پایه او نمی‌رسید.»

آن حضرت با دلائل استوار، بی‌مایگىِ افکار اِلحادى را نشان می‌داد و منحرفان را به اشتباه راه و روششان آگاه می‌ساخت.

کم کم جنبش فکرى امام درخشندگى یافت و قدرت علمی‌اش دانشمندان را تحت الشعاع خود قرار داد.

این کار بر حاکمان حکومت عباسى سخت و گران آمد و به همین دلیل با شیفتگان مکتبش با شدت و فشار و شکنجه برخورد کردند.

از این رو، امام کاظم علیه السلام به یکى از شاگردان معروفش به نام هشام هشدار داد به خاطر خطرهاى موجود، از سخن گفتن خوددارى کند و هشام هم تا هنگام مرگ خلیفه، از بحث و گفتگو خوددارى کرد.

ابن حجر هیثمى می‌گوید: «موسى کاظم وارث علوم و دانش‌هاى پدر و داراى فضل و کمال او بود وى در پرتو عفو و گذشت و بردبارى فوق العاده که در رفتار با مردمِ نادانِ زمان از خود نشان داد، لقب کاظم یافت، و در زمان او هیچ کس در معارف الهى و دانش و بخشش به پایه او نمی‌رسید.»

امام کاظم علیه السلام در برابر دستگاه ظلم و ستم عباسى موضع سلبى و منفى را در پیش گرفت و دستور داد تا شیعیان در دعاوى و منازعات خود، به دستگاه دولتى روى نیاورند و به آنان شکایت نبرند و سعى کنند با قرار دادن قاضى تحکیم در میان خویش، منازعات را فیصله دهند.

امام کاظم علیه السلام درباره حاکمان غاصب زمانش فرمود: «هر کس بقاى آنان را دوست داشته باشد از آنان است و هر کس از آنان باشد وارد آتش گردد.» بدین وسیله آن حضرت، خشم و نارضایتى خود را از حکومت هارون پیاپى ابراز می‌فرمود و همکارى با آنان را در هر صورت حرام می‌دانست و اعتماد و تکیه بر آنان را منع می‌کرد و می‌فرمود: «بر آنان که ستمکاراند تکیه مکنید که گرفتار دوزخ می‌شوید.»

امام کاظم علیه السلام درباره حاکمان غاصب زمانش فرمود: «هر کس بقاى آنان را دوست داشته باشد از آنان است و هر کس از آنان باشد وارد آتش گردد.»

توصیه‌های امام به علی بن یقطین

امام کاظم علیه السلام، على بن یقطین، یکى از یاران نزدیک خویش را از این فرمان استثنا کرد و اجازه داد تا منصب وزرات را در روزگار هارون عهده دار گردد و پیش از او، منصب زمامدارى را در ایام مهدى بپذیرد.

او نزد امام موسى علیه السلام رفت و از او اجازه خواست تا استعفا دهد و منصب خود را ترک کند، اما امام او را از این کار بازداشت و به او گفت: «چنین مکن، برادران تو به سبب تو عزّت دارند و به تو افتخار می‌کنند، شاید به یارى خدا بتوانى شکست‌ها را درمان کنى و دست بینوایى را بگیرى یا به دست تو، مخالفان خدا در هم شکسته شوند.

اى على! کفّاره و تاوان شما، خوبى کردن به برادران است، یک مورد را براى من تضمین کن، سه مورد را برایت تضمین می‌کنم، نزد من ضامن شو که هر یک از دوستان ما را دیدى نیاز او را برآورى و او را گرامى دارى و من ضامن می‌شوم که هرگز سقف زندانى بر تو سایه نیفکند و دم هیچ شمشیر به تو نرسد و هرگز فقر به سراى تو پاى نگذارد.

اى على! هر کس مؤمنى را شاد سازد، اول خداى را و دوم پیامبر را و در مرحله سوم ما را شاد کرده است.»

سخن چینى درباره امام کاظم علیه السلام

پاره‌ای از فعّالیت‌های امام کاظم علیه السلام به وسیله سخن چینان به هارون الرّشید می‌رسید و این امر، کینه و خشم او را برمی‌انگیخت.

یک بار به او خبر دادند که از سراسر جهان اسلام، اموالى هنگفت نزد امام موسى بن جعفر علیهماالسلام جمع آورى می‌گردد و از شرق و غرب براى او حمل مى‌شود و او را چندین بیت المال است.

هارون به دستگیرى امام و زندانى کردن او فرمان داد، یحیى برمکى آگاه شد که امام در پى کار خلافت براى خویش افتاده است و به پایگاه‌هاى خود در همه نقاط کشور اسلامى نامه می‌نویسد و آنان را به سوى خویش دعوت می‌کند و از مردم می‌خواهد که بر ضدّ حکومت قیام کنند، یحیى به هارون خبر داد و او را علیه امام تحریک کرد.

هارون امام را به زندان افکند و از شیعیانش جدا ساخت و امام روزگارى دراز، شاید حدود چهارده سال، در زندان هارون گذراند.

متن نامه امام کاظم علیه السلام به هارون

امام در زندان نامه‌اى به هارون فرستاد و در آن نامه نفرت و خشم خود را به او ابراز فرمود، متن نامه چنین است: «هرگز بر من روزى پر بلا نمی‌گذرد، که بر تو روزى شاد سپرى می‌گردد، ما همه در روزى که پایان ندارد مورد حساب قرار می‌گیریم و آنجاست که مردم فاسد زیان خواهند دید.»

امام کاظم علیه السلام در زندان، شکنجه‌ها و رنج‌هاى فراوان را تحمل کرد، دست و پاى مبارکش را به زنجیر مى‌بستند و آزارهاى کشنده بر او روا می‌داشتند. و سرانجام زهرى کشنده به او خوراندند و مظلومانه او را به شهادت رساندند.



نویسنده » سید حامد حکیمی پور » ساعت 3:42 صبح روز پنج شنبه 86 مرداد 18

اول نوبت یک هاست!

یا علی! تو نخستین کسی هستی که به پیامبر صلی الله علیه و آله ایمان آورد و تنها کسی که با او در غار حراء همراه بود.

یا علی! تو نخستین و تنها کسی هستی که در کعبه به دنیا آمد.

یا علی! در میان صحابه تنها تویی که خدا نامت را برگزید.

یا علی! تو نخستین کسی هستی که با پیامبر صلی الله علیه و آله  نماز خواندی.

یا علی! تو نخستین کسی هستی که بر پیکر پاک پیامبر صلی الله علیه و آله نماز خواندی.

یا علی! در میان صحابه تو تنها کسی هستی که لحظه‌ای به خدا شرک نورزید.

یا علی! تنها تویی که در خانه کعبه، پا بر دوش پیامبر صلی الله علیه و آله گذارد و بت‌ها را شکست.

یا علی! تو نخستین جانشین و وصی بعد از پیامبر هستی.

یا علی! تو نخستین و تنها کسی هستی که قرآن را زیر نظر پیامبر صلی الله علیه و آله به ترتیب نزول و با تمام مشخصات جمع آوری نمود.

یا علی! تنها تو اگر نبودی، در سراسر جهان هستی هم شأنی برای زهرای اطهر نبود.

یا علی! تنها تویی که خدا در کتابش پسرانت را، پسران رسول خدا صلی الله علیه و آله خواند.

یا علی! تنها تو را، پیامبر صلی الله علیه و آله به برادری خویش برگزید.

یا علی! تو تنها کسی هستی که هیچ گاه از جنگ نگریخت و هیچ کس به جنگ با تو پیشقدم نشد،جز آن که به هلاکت رسید.

یا علی! تو تنها کسی هستی که زره‌ات پشت نداشت.

یا علی! تو تنها کسی هستی که در تمام جنگ‌های پیامبر صلی الله علیه و آله شرکت داشتی جز تبوک،و تو ماندی تا از فتنه منافقان جلوگیری نمایی؛ سپاه اسلام نیز بدون برخورد از تبوک بازگشت.

یا علی! تنها تو، درِ قلعه خیبر را از جا بر کندی؛ در حالی که عده زیادی از مردان،توان جابجا کردن آن را نداشتند.

یا علی! تنها تویی که رسول خدا صلی الله علیه و آله از 120000 نفر، بر پیشواییت، اقرار و بیعت گرفت و همگان به نام امیرالمؤمنین بر تو سلام کرده، تبریک گفتند.

یا علی! تو تنها کسی هستی که نسل پیامبر صلی الله علیه و آله از طریق او ادامه یافت.

یا علی! تنها تویی که محبتت، سرفصل کارنامه مؤمنان قرار می‌گیرد.

یا علی! تنها تویی که در مورد قاتلت سفارش کردی: خوراکش را خوب و بسترش را نرم کنید،از غذای من به او بخورانید و از آن چه می‌نوشم به او بنوشانید.

یک‌های تو تمام نشدنی است!

حالا فقط چند تا از دوها!

یا علی! تو آنی که جز دو کس: خدای تعالی و رسول صلی الله علیه و آله تو را نشناخت.

یا علی! تو و پیامبر صلی الله علیه و آله دو پدر امت هستید.

یا علی! هنگامی که بین دو کار قرار می‌گرفتی، سخت‌ترین آن دو را بر می‌گزیدی.

یا علی! تو پدر دو سرور جوانان بهشتی.

یا علی! تو یکی از آن دو امانت گرانبهایی هستی که پیامبر صلی الله علیه و آله در بین امت بر جای نهاد،تا به وسیله آن از گمراهی نجات یابند.

یا علی! درِ خانه تو و رسول خدا صلی الله علیه و آله تنها دو دری بودند که به مسجد باز می‌شدند؛ در حالی که سایر درها اجازه باز بودن نیافتند.

یا علی! تو همانی که ضربت شمشیرت در جنگ خندق، برتر از عبادت دو گروه انس و جن شمرده شد.

یا علی! تو را جمع اضداد خوانده‌اند؛ جنگاوری و مهرورزی، سخاوت و قناعت، عبادت و سیاست،زهد و تلاش ... آیا پایانی برای این شمارش هست؟

دوهایت هم بی انتهاست!
 
حالا فقط سه تا از سه‌ها!

یا علی! تو در سه سالگی به خانه پیامبر صلی الله علیه و آله منتقل شدی و سومین نفر آن خانه بودی.

یا علی! تو و اهل خانه‌ات بزرگوارانی هستید که سه روز متوالی، با گرسنگی روزه گرفته،افطار خود را به مسکین و یتیم و اسیر بخشیدید.

یا علی! پیامبر فرمود: سه چیز به تو عطا گردیده که به من داده نشده، پدر همسریی چون من، همسری چون فاطمه و فرزندانی چون حسن و حسین علیهم السلام .


نوای شادی
حاج سعید حدادیان
مولودی 1   
Play     Download
مولودی 2    Play     Download
مولودی 3    Play     Download

حاج محمد طاهری
مولودی 1   
Play     Download
مولودی 2    Play     Download

حاج محمود کریمی
مولودی 1    
Play     Download
 مولودی 2     Play     Download 

حاج حسین سیب سرخی
مولودی 1     Play     Download
مولودی 2     Play     Download
   مولودی 3     Play     Download   

حاج مهدی اکبری
مولودی 1  
Play     Download
مولودی 2   Play     Download

حاج مهدی مختاری
مولودی 1    
Play     Download
مولودی 2     Play     Download
  



نویسنده » سید حامد حکیمی پور » ساعت 1:24 صبح روز دوشنبه 86 مرداد 8


رجب فرارسید ...

ماه مبارکی که مژده میلاد باقر العلوم (ع) را با خود به همراه آورد .

 

رجب ، ماه بندگی ، ماه انس و محبت با خدای یکتاست وامام باقر علیه السلام طلیعه این ماه خجسته ؛

او آفتاب دین ودانش از مطلع رجب است که جان افسرده خاکیان را با فروغ خود گرما می بخشد .

بشارت باد میلاد امام پنجم ابو جعفر، محمد باقر علیه السلام آفتاب علم ومعرفت وشکافنده علوم و معارف. 

 

دوران امامت آن امام همام مقارن بود با دوران بحرانی انتقال قدرت از بنی امیه به بنی عباس

و جنگ و ستیزبین آنان ، امام (ع) نیز از این فرصت بهره جسته و به بیان رموز احکام پرداخت .

او انقلابی فرهنگی را برای گسترش و استحکام تشیع پی ریزی نمود، به گونه ای که به باقر العلوم

(شکافنده دانش ها) شهرت یافت و امروزه بخش عظیمی از احادیث ما از آن حضرت روایت شده است .

بسیاری از مورخان، نقش عالمانه امام علیه السلام را در پیشبرد و بالندگی علوم و رشد ایمان دینی تصدیق کرده اند.

فقه شیعی ، امروز به نام حضرتش افتخار می کند و می بالد چرا که خیل انبوه شاگردان امام محمد باقر(ع)،

تاریخ را دربهت و شگفتی فرو برده اند . شاگردان بزرگی چون جابربن حیان و...

واضح است آنجا که عرصه نبرد ، میدان علم ودانش است ، تنها سلاح شایسته وبرنده ، همانا فکر واندیشه می باشد.

از اینرو می نگریم که امام باقر علیه السلام با ژرف اندیشی و آینده نگری خویش به تربیت و پرورش

شاگردانی  درعلوم مختلف می پردازد تا در این عرصه مبارزه نمایند و نامشان بر تارک اندیشه شیعی
جاودان بماند. 

   

فرا رسیدن ماه رجب ، ماه عبادت و بندگی و میلاد با سعادت امام با قر (ع) گرامی باد.



نویسنده » سید حامد حکیمی پور » ساعت 2:47 صبح روز دوشنبه 86 تیر 25

<      1   2   3   4      >