مهدیا
تو که یک گوشه چشمت غم عالم ببرد
حیف باشد که تو باشی و مرا غم ببرد
سلام . سلامی به گرمی آفتاب طنین عشق .سلام ای آفتاب عالم تاب نور و معرفت .
تو را در کدامین سرزمینها جستجو کنم ؟
در سرزمین نور یا در سرزمین مهر.......همه سرزمین ها را به امید وصالت زیر پا خواهم گذاشت .
نمی دانم از کدامین درگه وارد می شوی تا قدم هایت را غرق بوسه کنم.
ای کاش می آمدی تا خاک قدمهایت را طوطیای چشمان اشکبارم کنم .
امروز در دریای غم هجران یار ما قطره ایم .
قطره ای که از زلال آسمان عشق و معرفت لرزان و خیزان از لابلای غبار جهل و غفلت می بارد .
قطره ای که در گرما گرم چشم سوزان از داغ دلدار سر چشمه می گیرد و با زبان بی زبانی مینالد .
می نالد از سوز هجران . هجران یار دلشکسته . یاری که در فراقش عمریست بی قرارم .
با آه و ناله و درد بر صبح جمعه می نگارم . می نگارم که ای قرارم ایا به وصل نیاید هجران و داغ یارم .
آقا به جان زهراء بر ما بکن عنایت . تا بینم از تو رویی تا غرق شوم در سرایت.آقام از ما چرا نهانی گنجینه معانی؟
نامهای از ناحیه امام زمان (عج) به عثمان بن سعید :
شیخ صدوق در «کمال الدین» مىنویسد: این توقیع به افتخار عثمان بن سعید و پسرش محمد بن عثمان از ناحیه مقدسه صادر شده است. این توقیع را سعدبن عبدالله اشعرى روایت کرده است. شیخ ابوعبدالله جعفر - رضى الله عنه - مىگوید: من آن را به خط سعدبن عبدالله اشعرى - رضى الله عنه - دیدهام و توقیع این است که:
«خداوند شما دو نفر را در راه بندگى خود موفق و بر دین مقدسش ثابت بدارد و شما را با آنچه موجب خشنودى اوست، نیکبخت گرداند. آنچه گفته بودید که «میثمى» از «مختار» و گفتگویش با شخصى که او را ملاقات کرده بود و استدلال کرده بود که پدرم امام حسن عسکرى علیه السلام جانشینى غیر از جعفر بن على(جعفر کذاب) ندارد و او هم امامت او را تصدیق کرده است، به ما رسید؛ و از تمام مضمون مکتوبى که از آنچه دوستان شما در خصوص او به شما خبر داده بودند، به وى نوشتهاید، مطلع شدیم. من از نابینایى بعد از روشنى و از ضلالت بعد از هدایت و از عواقب سوء اعمال و فتنههاى خطرناک به خدا پناه مىبرم. خداوند عزوجل مىفرماید:
«الم. احسب الناس ان یترکوا ان یقولوا آمنا و هم لایفتنون»؛ آیا مردم گمان کردند ما آنها را به مجرد این که گفتند: ایمان آوردیم، رها مىکنیم، و دیگر امتحان نخواهند شد. (1)
چگونه است که به فتنه افتاده در وادى سرگردانى گام مىسپارند؟ و به چپ و راست منحرف مىشوند؟ از دین خود دورى گزیدهاند یا در دین خود دچار تردید شدهاند؟ با حق در آویختهاند یا از روایات صحیح و درست بىخبرند؟ یا آگاهند و خود را به فراموشکارى مىزنند؟! مگر نمىدانند که زمین هرگز خالى از حجت نخواهد بود؟ یا ظاهر و آشکار و یا غایب و پنهان! مگر نمىدانند که امامهاى آنها، بعد از رسول اکرم صلی الله علیه و آله یکى پس از دیگرى به طور منظم آمده و رفتهاند. تا نوبت به امام پیشین - یعنى، پدر بزرگوارش امام حسن عسکرى علیه السلام - رسید، که به فرمان خدا به این مقام منصوب شد و بر جاى پدران بزرگوارش نشست و مردمان را به سوى حق و صراط مستقیم رهنمون گردید. او نیز قدم به قدم راه پدرانش را پیمود و سرانجام به جانشین خود عهد امامت را تسلیم نمود. خداوند جانشین او را از دیدهها پوشیده داشت و جایگاهش را پنهان ساخت؛ و این بر اساس مشیت خدا بود که در قضا حتمى خدا گذشته و در تقدیر الهى قطعیت یافته بود. و اینک موقعیت او با ماست و دانش و فضیلت او در اختیار ماست. اگر خداوند اجازه دهد در مورد آنچه منع فرموده، و برطرف سازد. آنچه(غیبت) را که مقرر نموده، حق را به نیکوترین شکل و روشنترین قالب آن عرضه مىنماید و خود از پشت پرده ظاهر مىشود، و حجت خویش را اقامه مىکند، ولیکن تقدیر الهى شکستناپذیر، و اراده او تردیدناپذیر است و از مشیت او نتوان پیشى گرفت. باید هواى نفس را به کنار گذاشته، بر اساس اعتقاد خود استوار بمانند و از آنچه که از دیدههایشان پوشیده شد، جستجو نکنند، تا به گناه نیفتند، و از آنچه خداى پوشیده نگه داشته، پرده برندارند تا پشیمان نشوند.
آنها بدانند که حق با ما، و در خاندان ما معصومین است؛ هیچ کس جز ما این را نمىداند، مگر این که دروغگو باشد، و بر خدا افترا ببندد! جز ما کسى این ادعا را ندارد، مگر این که گمراه و خیرهسر باشد. بنابر این با این مختصر که گفتیم به ما اکتفا کنند و دیگر توضیح بیشتر لازم نیست، و با این اشاره قناعت نمایند.»(2)
پىنوشتها:
1- سوره عنکبوت، آیه 2.
2- کمال الدین، ج 2، ص 510، حدیث 42، باب توقیعات/ بحارالانوار، ج 53، باب توقیعات، حدیث 19، ص 190.
منبع:
مهدى موعود، ترجمه جلد سیزدهم بحارالانوار ، قدیم
(جلد 5 - 53 جدید)